علی مطهری از بدو بروز فتنه ۸۸ و قبل از آن با دمیدن در تنور فتنه و حمایت از طرح تقلب و مدعیان آن و پس از انتخابات با کوچک شمردن گناه فتنه، همواره مورد توجه رسانه های داخلی و خارجی و به خصوص معاندان قرار گرفته است و به این لحاظ طی این مدت […]
علی مطهری از بدو بروز فتنه ۸۸ و قبل از آن با دمیدن در تنور فتنه و حمایت از طرح تقلب و مدعیان آن و پس از انتخابات با کوچک شمردن گناه فتنه، همواره مورد توجه رسانه های داخلی و خارجی و به خصوص معاندان قرار گرفته است و به این لحاظ طی این مدت همواره پاسخ گویی به اتهامات و شبهات وی در دستور کار حامیان انقلاب و رهبری قرار گرفته است.
یکی از نکات بارز نگرش علی مطهری به بحث فتنه در این است که ایشان همواره احمدی نژاد را نیز مانند سران فتنه و حتی بیش از آنها در بروز فتنه مقصر دانسته است به یک مورد از این صحبت ها توجه فرمایید:
علی مطهری در جمع هزار نفری دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان:
بهترین راه حل این است که طرفین از خطاهای یکدیگر بگذرند، هرچند خطاهای موسوی و کروبی عکسالعمل کارهایی بود که دولت احمدینژاد انجام میداد، اما به هرحال مرتکب خطاهایی شدهاند که باید دو طرف یکدیگر را ببخشند.
به نظر می رسد تکرار و ترویج این نگرش در مجلس و سخنرانی های متعدد و نامه نگاری های علی مطهری با دو هدف عمده دنبال می شود:
اولاً با این ادعا منکر برنامه ریزی شده بودن طرح تهمت تقلب از ماهها قبل از انتخابات می گردد.
ثانیاً جرم سران فتنه را در حد یک دعوای شخصی و جناحی تقلیل می دهد.
و اما یکی از پر سروصدا ترین اظهارات علی مطهری که با توهین به یوم الله نهم دی همراه شد، در تاریخ ۲۱ دی ماه ۹۳ و در نطق شان در صحن علنی مجلس بیان شد، ایشان در این نطق شان قبل از ورود به بحث حصر سران فتنه و یوم الله ۹ دی، ابتدا مطالب متعددی در خصوص نهادهای فرهنگی و سیاسی مطرح کرد تا نشان دهد فردی بی طرف و با دغدغه های انقلابی و دینی است، ولی این مقدمه زمانی رنگ باخت که بحث فتنه را همچنان گذشته مطرح کرد و حصر و مصوبه شورای امنیت ملی و حتی تأیید رهبری را غیرقانونی دانست و روز ۹ دی را به دلیل عدم وحدت با حامیان فتنه، یوم الشیطان نامید که این اظهارات موجب تحریک سایر نمایندگان مجلس و هجمه ایشان به سمت تریبون و محل سخنرانی جناب علی مطهری گردید که در همین بین و در اثنای تلاش برخی نمایندگان برای جلوگیری از ادامه ی نطق جناب مطهری، برخی نمایندگان دست وی را گرفتند و شاید هم کشیدند و ایشان نیز در پاسخ آنها را و حتی بعضاً سایر کسانی که دستش را نکشیده بودند را نیز به سمت پایین هل دادند که بروز این شرایط باعث شد تا این نطق با ورود نائب رئیس اول مجلس شورای اسلامی، جناب حجه الاسلام والمسمین ابوترابی قطع گردد.
نطق جناب مطهری و حواشی آن از سوی حامیان داخلی و خارجی فتنه و سران فتنه و مخالفان رفع حصر به شدت مورد پردازش قرار گرفت و به مانند خود جناب علی مطهری، این حواشی را بدعتی خطرناک معرفی کردند که البته ضمن این که حقیر نیز این شرایط را صحیح نمی دانم، اما دو نکته ی بسیار مهم و مغفول را در این خصوص یادآور می شوم:
۱- دوباره به طرز نگرش جناب علی مطهری که در بالا با ذکر منبع بیان شد بازمی گردیم:
هرچند خطاهای موسوی و کروبی عکسالعمل کارهایی بود که دولت احمدینژاد انجام میداد
با این منطق بیش از این که معترضان به آقای علی مطهری مقصر باشند، جناب علی مطهری مقصر است که مدام ایشان را تحریک می کند، وقتی جناب مطهری می داند که بیشتر نمایندگان مجلس روی فتنه و فتنه گران و ۹ دی نظرات خاصی دارند و ایشان مدام این نظرات را با لحن توهین آمیز رد می کند و تمام نهادهای قانونی اعم از مقام معظم رهبری و شورای امنیت ملی و قوه قضاییه را به راحتی به زیرسوال می برد، باید بپذیرد که طبق منطقی که در خصوص مقصر دانستن احمدی نژاد در فتنه، آن هم بیش از سران فتنه بیان می کند خودش در خصوص وقایع یکشنبه گذشته مقصر و حتی مقصر تر از هجمه کنندگان است، چرا که به استناد منطق ایشان، رفتار نمایندگان معترض فقط عکس العمل اظهارات مکرر علی مطهری و تحریکات بی پرده وی بوده است.
۲- بحث دیگری که در منطق جناب مطهری و حامیان ایشان و در محکومیت هجمه گران به نطقش بیان می کنند ترس از بدعت گذاری است، این که جلوی نطق یک نماینده مجلس گرفته شود از ظن جناب مطهری و یارانش بدعت بسیار بزرگ و خطرناکی است، به عنوان مثال این بخشی از سخنان علی مطهری است که در سایتش نیز قابل مشاهده است:
“حق من و موکلانم محفوظ است که این دو دقیقه در فرصت های آتی یا در نطق ۵ دقیقهای یا ۷ دقیقه ای منظور شود یا در اولین فرصت نطق میان دستور منظور شود تا دیگر این روش تکرار نشود.”
یا این نیز بخشی از سخنان آقای غرویان، یکی از نگرانان بدعت مزبور است که در سایت علی مطهری قابل مشاهده است:
“ترس ما از این است که برهم زدن سخنان، یک رویه در مجلس شود“
ولی آیا با این منطق، می توان از بدعت بزرگ و پر هزینه سران فتنه در خصوص انتخابات ۸۸ گذشت؟ آیا درخواست ابطال انتخابات بدون استفاده از چارچوب های قانونی و بدون داشتن و ارائه هرگونه سند به این نهادها و یا سایر مسئولان و یا حتی رسانه های داخلی و حتی خارجی حقیقی و مجازی یک بدعت خیلی خطرناک نبود؟ آیا بدعت به هم زدن نطق علی مطهری خطرناک تر است یا کودتای غیرقانونی و بدون سند علیه رأی مردم و تمام نهادهای قانونی؟ آیا احتمال بهم زدن دوباره صحنه انتخابات کشور و به چالش کشیدن منافع ملی و اعتبار بین المللی ایران نباید مسدود گردد؟ آیا طبق بیانات جناب مطهری، باید فتنه را با آشتی دوطرف یک انتخابات، تمام شده اعلام دانست؟ جرم بدعت گذاری چه می شود و جلوگیری از تکرار آن چه می شود؟ آیا بدون توبه و جبران فتنه از سوی سران فتنه، چه تضمینی وجود دارد که دوباره همین بدعت عظیم تکرار نگردد؟
البته آنچه که بیان شد فقط دو تناقض آشکار در منطق علی مطهری در بحث بهم خوردن نطق وی و بحث فتنه است، دلایل شرعی و قانونی اشکالات ایشان به بحث فتنه و رفع حصر اینقدر پاسخ داده شده است که اگر گوش شنوایی برایش وجودداشت تاکنون شنیده می شد که یکی از این موارد که مربوط به پاسخ دکتر دوانی است را می توانید در اینجا مطالعه فرمایید.