حسن روحانی در گفت و گوی زنده تلویزیونی خود با مردم در مورخ ۱۳۹۴/۷/۲۱: “عمده پولهای بلوکه شده ای که آزاد می شوند متعلق به بانک مرکزی است که ریال آن در قبل خرج شده است اما بخشهایی از این پولها نیز متعلق به دولت است که به خزانه واریز میشود که طی تسهیلاتی ارائه […]
حسن روحانی در گفت و گوی زنده تلویزیونی خود با مردم در مورخ ۱۳۹۴/۷/۲۱:
“عمده پولهای بلوکه شده ای که آزاد می شوند متعلق به بانک مرکزی است که ریال آن در قبل خرج شده است اما بخشهایی از این پولها نیز متعلق به دولت است که به خزانه واریز میشود که طی تسهیلاتی ارائه خواهند شد.”
آلاسحاق در گفتوگو با فارس رئیس پیشین اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران ۱۳۹۴/۰۷/۲۵:
“دولت ریال پولهای بلوکه شده را پیشخور کرده است و باید با ارزیابی عملکرد موارد ریالهای مصرف شده شفافسازی شود.”
فارغ از این که همین آزاد شدن پولهای بلوکه شده در این ۲ سال از بهانه های مهم دولت برای نیاز ضروری به توافق بود و بدون در نظر گرفتن این که چه تخلفات احتمالی در برداشت از منابع ریالی بانک مرکزی در این مدت صورت گرفته است، اکنون بحث دیگری که مطرح می شود این است که دولتی که در این ۲ سال مدام بر سفره پول ها و درآمدهای بلوکه شده دولت های قبل نشسته بود و بانک مرکزی را به جای خزانه و در جهت چاپ اسکناس اشتباه گرفته بود، چگونه مدعی بوده که با جیب خالی کشور را گردانده است؟! امروز متوجه می شویم که چرا بی سابقه ترین رشد پایه پولی کشور در این ۲ ساله رخ دادهاست چرا که به قول مهندس غرضی، دولت دستش را در جیب مردم کرده و با چاپ اسکناس و برداشت پیش دستانه از بانک مرکزی اقدام به تأمین مایحتاج خود به قیمت کاهش ارزش دارایی های مردم کرده است.
و اما سوالی که ایجاد می شود این است که چطور می شود با این افزایش پایه پولی، نرخ تورم کاهش یافته است، که تنها یک دلیل برای آن می توان یافت و آن هم افزایش شدید رکود است، دولت عملاً برای این که این رشد پایه پولی در کشور موجب افزایش نرخ تورم نشود، با بالاتر نگه داشتن نرخ سود بانکی نسبت به تورم، تلاش کرده است تا نقدینگی را به سمت بانک ها ببرد و به این شکل هم تولید و هم بورس و هم حتی دلالی را از صرفه اقتصادی خارج کرده است که همین شدت رکود باعث شد تا نامه هشدارآمیز ۴ وزیر در خصوص رکود خطاب به رئیس جمهور نوشته شود و همین نامه نیز باعث شد تا گزینه کاهش نرخ سود بانکی مجددا در دستور کار دولت قرار گیرد و از آنجا که این رشد فزاینده پایه پولی تاکنون با فشار نرخ سود بانکی بالا، مانع افزایش تورم شده بود، تغییر سیاست بانک مرکزی در این خصوص، این فنر فشرده شده رها و موجب تشدید تورم گردد.
همه ی این موارد در حالی است که در شعارهای انتخاباتی جناب روحانی همیشه حفظ استقلال بانک مرکزی از محورهای شعارهای اقتصادی ایشان بوده است که امروز می توان در خصوص میزان تحققش نظر داد:
در دولت تدبیر و امید، همواره از متخصصان استفاده خواهد شد، شورای پول و اعتبار به قدرت خود بر میگردد، سازمان برنامه و بودجه دوباره احیاء میشود، بانک مرکزی به استقلال خود میرسد، شورای اقتصاد که اخیراً بعد از ۵ سال جلسهای را تشکیل داده است به قدرت خود بازخواهد گشت.