بیش از سه سال از عمر دولت حسن روحانی میگذرد و نگاهی به عملکرد ایشان نشان میدهد که وی و دولتش در موقعیت های مختلف، گفتارها و رفتارهای کاملاً متناقضی دارند که به چند مورد از تناقضات روحانی و دولتش در ادامه اشاره میگردد: ۱- آقای روحانی از یک سو توصیه به ادب و اخلاق […]

تناقضات روحانیبیش از سه سال از عمر دولت حسن روحانی میگذرد و نگاهی به عملکرد ایشان نشان میدهد که وی و دولتش در موقعیت های مختلف، گفتارها و رفتارهای کاملاً متناقضی دارند که به چند مورد از تناقضات روحانی و دولتش در ادامه اشاره میگردد:

۱- آقای روحانی از یک سو توصیه به ادب و اخلاق و نقدپذیری و اعتقاد به اهمیت نقد میکند و از سوی دیگر روزی نیست که با عباراتی چون بی سواد، بی شناسنامه، ترسو، بزدل، به جهنم، لرزان، نفهم، انقلابی نما، رانتخوار تحریم، بیکار، متوهم، افراطی، هتاک و… منتقدان داخلی را ننوازند.

۲- از تناقضات روحانی این که ایشان از سویی خود را معتقد به آزادی بیان نشان میدهند و از سوی دیگر رسانه های منتقد را با اخطار، شکایت، توقیف، تنبیه، توهین و کاهش یارانه مطبوعات مواجه میکند.

۳- آقای روحانی از سویی اشتغال و اقتصاد را مسئله اصلی کشور نشان میدهد و از سوی دیگر تمام نگاهش را در این ۳ سال و اندی، متوجه به دست بیگانگان نمود و از توان و ظرفیتهای داخلی برای حل مشکلات کشور غفلت نمود و سالها صنعت و تولید کشور را به وزرای فرتوت و باندباز نمیسپرده و وزرای غیر اقتصادی را عوض کند.

۴- از تناقضات روحانی و دولتش این که از سویی ۳ سال دولت قبل را بابت اتهامات ثابت شده، ثابت نشده و حتی تبرئه شده زیر سؤال بردند و از سوی دیگر مفاسدی مانند کرسنت، فیشهای نجومی، فساد صندوق ذخیره فرهنگیان، نفوذی های دولت و … را کم اهمیت نشان دادند و نهایتاً هم مانع برخورد قانونی قوه قضاییه با مفسدان میشود.

۵- آقای روحانی و تیمش از سویی از حضرت اباعبدالله(ع) و امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری و انقلاب دم میزنند و از سوی دیگر، از عاشورا و امام خمینی درس مذاکره میگیرند و از خطوط قرمز رهبری عدول میکنند و مدام آرمانهای انقلاب را دچار تحریف میکنند.

۶- از تناقضات روحانی این که ایشان از سویی وانمود میکنند که در خصوص انتصابات دولتی و تخلفاتشان، اهل رابطه بازی و باندبازی نیست و از سوی دیگر عملاً درانتصابات، تنظیم لیستهای انتخاباتی و برخورد با مفاسد، کاملاً به روابط خانوادگی و حزبی توجه دارند.

۷- آقای روحانی از سویی از قبل از برجام، آن را کارگشای حل مشکلات آب، هوا، غذا، اشتغال، رونق میدانست و برای هر روز تأخیر در آن خسارت میلیاردی تعیین میکرد و از سویی پس از برجام میگوید حالا تازه نهال کاشته ایم و تا برجامهای ۲ و ۳ و … ننویسیم مشکلات حل نمیشود.

۸- آقای روحانی از سویی در دیدار با مسئولان کشورهای غربی و اتحادیه اروپا مدام طرف مقابل را به رعایت تکالیف خود هشدار میدهد و عدم رعایت آنها را موجب ناپایداری برجام میشناسد و از سوی دیگر در دیدار با مردم و رسانه های داخلی مدام از موفقیت برجام و رفع تحریمها سخن میگوید!

۹- آقای روحانی از سویی میگوید به اقتصاد مقاومتی اعتقاد دارد ولی از سوی دیگر میبینیم که برخلاف مبانی این نوع اقتصاد که درونزا و برون نگر است، زایش درون کشور را معطل گشایشهای خارج از کشور کرده است و از منابع، توان و ظرفیت داخلی غفلت نموده است.

۱۰- آقای روحانی از سویی مدعی است که حامی تولید و اشتغال است ولی در عمل بیشترین ماحصل برجام، عقد قراردادهای کلان در حوزه های کم اهمیت با شرکتهای خارجی، واردات گسترده حتی در حوزه هایی که کشور در آنها توانمند است، تلاش برای افزایش مناطق آزاد که مبادی اصلی واردات و قاچاق هستند، میباشدا

۱۱- از تناقضات روحانی این که ایشان از سویی مدعی شفافیت و صداقت است ولی از سوی دیگر در خصوص فیشهای نجومی، ارائه آمار و گزارشهای رسمی کشور، معرفی قراردادهای خارجی و جمع آوری اطلاعات ثروتمندان، غیر شفاف و غیر صادقانه عمل میکند.

۱۲- آقای روحانی از سویی دیگران را به رعایت قانون سفارش میکند و از سوی دیگر خودش درباره جایگاه مجلس در تصویب قراردادها و توافقات خارجی، در مواجهه با نهادهای قانونی مثل شورای نگهبان، در تعهدات مالی نسبت به صداوسیما و سپاه غیرقانونی عمل میکند و به گروکشی میپردازد.