عملا مردم نیمه شب ۲۴ آبان ماه ۱۳۹۸ احساس کردند با شبیخون بنزینی دولت مواجه شده اند و این موجب عصبانیت بخشی از اقشار خصوصا ضعیف گردید که با تحریکهای همیشگی رسانه های بیگانه عملا به اعتراضات خیابانی و بعضا خرابکاری و آشوب و درگیری منتج گردید ولی روحانی بجای عذرخواهی و ابراز تأسف، با لبخند به دروغ گفت من خودم هم صبح جمعه فهمیدم و این بیشتر خشم معترضان را شعله ور کرد.
با توجه به مباحثی که در گروه ها و شبکه های اجتماعی مختلف داشته ام، تا حدود زیادی با شبهات مطرح در خصوص اعتراضات بنزینی آشنا شده ام و میکوشم در این مطلب به آنها پاسخ بگویم:
مقدمه
مقدمتا این که حتی ریختن یک قطره خون از بینی یک معترض برای دوستداران واقعی انقلاب مایع نگرانی است؛ چرا که موجب خدشه به مقبولیت نظام و سوءاستفاده دشمنان میشود چه رسد به این که حدود ۳۰۰ نفر در این رخداد تلخ کشته شده باشند که از این لحاظ هرگز دلمان با مسببان این رخداد که در طول چند روز موجب کشته شدن چند برابر کشته های فتنه ۸ ماهه ۸۸ شدند، صاف نمیشود.
فازهای قبلی هدفمندی یارانه ها
علت اعتراضات ظاهرا افزایش قیمت بنزین بود اما همین اتفاق قبلا یکبار در دولت احمدی نژاد و دوبار هم در دولتهای روحانی رخ داده بود ولی حتی خون از بینی کسی هم نیامده بود. در اولین فاز هدفمندی یارانه ها که با افزایش قیمت حاملهای انرژی از جمله بنزین آغاز شد، دولت دهم مبلغ دوماه یارانه نقدی که در آن مقطع، مبلغ قابل توجهی بود را پیشاپیش به حساب مردم واریز کرد و مردم را از هدف و چگونگی طرح مطلع نمود. دولت به مردم گفت که با اجرای طرح، آن مبالغ قابل برداشت میشود و عملا مردم به استقبال آن هم رفتند.
اما در دو مرتبه افزایش قیمت بنزین که در دولت روحانی رخ داد، دولت قبل از اعمال افزایش قیمتها اعلام کرد به جای افزایش مبلغ یارانه نقدی، اقدام به توزیع سبد کالا و برقراری بیمه همگانی و رایگان سلامت و کاهش هزینه های درمانی مردم میکند؛ وعده هایی که یا محقق نشدند و یا زود به گل نشستند در حالی که آثار و تبعات گرانی بنزین در زندگی مردم باقی ماند.
نقش روحانی و لاریجانی در طی نشدن مسیر قانونی
عملکرد روحانی در افزایش قیمت بنزین اما در مرحله سوم بدتر از دو مرحله قبل بود:
اولا بجای طی مسیر قانونی در مجلس، طرح خود را به شورای عالی اقتصادی سران قوا برد که مختص جنگ اقتصادی بود و در آنجا نیز به جای این که رئیس مجلس به نمایندگی از مجلس، نسبت به این اقدام اعتراض نماید، سکوت کرد.
ثانیا طرح دولت با شروطی مثل ضرورت اطلاع رسانی درباره طرح و پرداخت کمک معیشتی به تصویب رسید ولی دولت به تکالیفش عمل نکرد که دیگر اعضای شورای اقتصادی سران قوا بعداً به این مسئله اعتراض کردند.
شبیخون بنزینی
عملا مردم نیمه شب ۲۴ آبان ماه ۱۳۹۸ احساس کردند با شبیخون بنزینی دولت مواجه شده اند و این موجب عصبانیت بخشی از اقشار خصوصا ضعیف گردید که با تحریکهای همیشگی رسانه های بیگانه عملا به اعتراضات خیابانی و بعضا خرابکاری و درگیری منتج گردید. روحانی اما بجای عذرخواهی و ابراز تأسف، با لبخند به دروغ گفت من خودم هم صبح جمعه فهمیدم و این بیشتر خشم معترضان را برانگیخت.
نکته قابل ذکر دیگر این که وزارت کشور به صورت رسمی اظهارات روحانی را تکذیب کرد و گفت زمان اجرای این طرح را به اطلاع ایشان رسانده بودند. به هر حال سابقه بد دولت، عدم اطلاع رسانی و رفتار تحریک آمیز دولت، تحریک رسانه های بیگانه، به میدان آمدن برخی معترضان به صورت مسلح و نهایتا درگیریهای خیابانی با نیروهای انتظامی تحت امر وزارت کشور، استانداریها، فرمانداریها و بخشداریها، موجب گردید حدود ۱۰ برابر فتنه ۸۸ در این درگیریها کشته شوند.
دلجویی مقام معظم رهبری
اگرچه مقام معظم رهبری دستور دادند کسانی که در تبدیل اعتراضات به سمت خشونت دخیل نبودند و آسیب دیده بودند یا تلفات داده بودند مورد حمایت قرار گیرند و بازداشت شدگان نیز مورد رأفت قرار گیرند، لیکن این اقدامات هرگز نتوانست جانهای از دست رفته و اعتبار مخدوش شده را احیا نماید.
و بازهم کاسبان اعتراضات مردم
از نکات قابل تأمل این که در کوران درگیریهایی که به خاطر سوءمدیریت و بدرفتاری ایجاد شده بودند، اصلاح طلبان و بسیاری از حامیان انتخاباتی روحانی به جای عذرخواهی و تلاش برای آرام کردن اعتراضات کوشیدند اعتراضات اقتصادی را سیاسی کنند تا از آب گل آلود، ماهی بگیرند و مضحک این که درخواست رفع حصر را نیز به عنوان یکی از راه حلهای مشکل مطرح کنند!
چرا رهبری مانع ادامه طرح نشد؟
نکته قابل تأمل دیگر این که بسیاری از منتقدان روحانی فکر میکردند رهبری باید جلوی طرح را بگیرند غافل از این که این توقع از سه جهت اشتباه بود:
اولا سوءمدیریت دولت در حفظ ارزش پول ملی باعث شده بود نرخ ارز دچار جهش شود و ثابت ماندن نرخ بنزین باعث شده بود تا حجم قاچاق بنزین غیرقابل تحمل و کنترل گردد.
ثانیا تک نرخی کردن بنزین و عملا لغو سهمیه بندی باعث شده بود مصرف داخلی بنزین هم از کنترل خارج شود.
ثالثا دور شدن از اهداف طرح هدفمندی باعث شده بود یارانه غیرمستقیم بیشتری به اقشار مرفه پرداخت گردد، لذا عقب نشینی از طرحی که البته خیلی بد اجرایی شد، کاملا غلط بود لذا رهبری هزینه را پذیرفت و از توقف طرح حمایت نکرد.
بنزین تحریف و دروغ روی آتش اعتراضات بنزینی
ضدانقلاب البته برای این که کلیت نظام را به خاطر آنچه در اعتراضات بنزینی رخ داد، هدف قرار دهد بسیاری از حقایق را تحریف میکند که یکی از این موارد به بحث موجودیت شورای عالی اقتصادی سران قوا اشاره دارد. ضدانقلاب کوشید خسارات اعتراضات بنزینی را متوجه تشکیل شورای عالی اقتصادی سران قوا کند تا رهبری را مقصر معرفی کند. شورایی که به درخواست رئیس جمهور و برای اخذ تصمیمات سریع در تقابل با جنگ اقتصادی دشمن، با توجه به اختیارات ولی فقیه درباره ایجاد هماهنگی بین قوا همچنین امور مربوط به جنگ و در برابر اتاق جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران ایجاد شد.
سکوت و حمایت علی لاریجانی
تشکیل شورای عالی اقتصادی سران قوا با توجه به مواردی که نیاز به تصمیم گیری سریع برای تقابل با جنگ اقتصادی وجود دارد امری هوشمندانه بود لیکن به نظر میرسد برخی مصوبات این شورا از جمله تصمیم گیری درباره افزایش قیمت بنزین و چگونگی آن میتوانست در مجلس تصویب شود و از این حیث رئیس مجلس که به نمایندگی از این قوه در شورای مزبور حاضر بود باید بررسی این طرح را به مجلس هدایت میکرد که به نظر میرسد قرابت علی لاریجانی و حسن روحانی مانع آن شد. البته احتمالا در صورت ورود این طرح به مجلس بازهم نهایتا با کمی تغییرات متنی و زمانی تصویب میشد و اجرای آن هم به همین دولت ناکارآمد سپرده میشد.
چگونه اعتراضات بحق مردمی، فورا امنیتی میشوند
یکی دیگر از تحریفهایی که در خصوص پیامدهای گرانی بنزین در سال رخ داد، ادعای کشته شدن ۱۵۰۰ نفر در اعتراضات بنزینی توسط بنگاه خبرپراکنی رویترز بود که این عدد حدود ۵ برابر آمارهای رسمی ایران و بدون هرگونه مستنداتی مطرح شد و همین بس که بعدها فراخوان دادند تا شاید به نفراتی بیش از آمار رسمی ایران دست یابند که موفقیتی کسب نکردند؛ البته همانطور که در مقدمه بیان شد، حتی ثبت یک کشته هم برای چنین طرحی تلخ است، خصوصا وقتی میدانیم که با کمی تدبیر قابل پیشگیری بود.
قطعا یکی از دلایلی که باعث میشود کوچکترین اعتراضی به یک بحران امنیتی تبدیل شود همین تمرکز و بودجه دولتهای متخاصم نسبت به ایجاد نارضایتی یا تشدید نارضایتی در ایران است. به عنوان مثال در خیلی از کشورها وقتی اعتراضی میشود هیچ رسانه خارجی مردم را به ضرب و شتم نیروهای انتظامی تشویق نمیکند یا ساخت و استفاده از بمبهای دستی را ترویج نمیکند یا تلفات رسمی را بدون هیچ سند و مدرکی زیرسوال نمیبرد و اقدام به کشته سازی نمیکند؛ اما وقتی در ایران اعتراضی صورت میگیرد، همه اینها به یکباره رخ میدهد تا هر اعتراض کوچکی، اعتراض به کلیت نظام معرفی شود؛ در حالی که ماه هاست مردم فرانسه نسبت به کلیت ساختار حکومت فرانسه معترض هستند و چندین نفر کشته شدند اما هیچ رسانه ای خط براندازی در فرانسه را دنبال نمیکند و کسی هم نمیگوید پس چرا فرانسه رفراندوم برگزار نمیکند!؟
کلام آخر
همانطور که تشریح شد، وقایع تلخی که در اثر گرانی بنزین در سال ۹۸ رخ داد محصول کلیت نظام نبود و اگرچه به عنوان برگ سیاهی در دفتر دولت روحانی و جمهوری اسلامی ثبت شد اما با این حال برای جریان انقلابی یک فرصت است تا بگوید برخلاف تبلیغاتی که میشود قطعا فرق میکند که چه کسی و با چه تفکری رئیس جمهور باشد. کسی که دلسوز مردم است و مسئولانه و طبق تکالیف قانونی و مدبرانه عمل میکند و کرامت مردم را پاس میدارد و معیشت شان را محترم میشمارد یا کسی که با بیرحمی و عدم شفافیت با مردم برخورد میکند و نهایتا هم بجای عذرخواهی، مسئولیت کارش را نمیپذیرد و به دروغ و فرافکنی و اعمال خشونت متوسل میشود؛ آری، انتخاب ما اهمیت دارد.
- نویسنده : سیاوش آقاجانی