مرکز آمار ایران، رشد تولید ناخالص داخلی به قیمت ثابت سال ۱۳۷۶ برای ۹ ماه نخست ۱۳۹۵ نسبت به ۹ ماهه ۱۳۹۴ را ۷٫۲% و رشد بخش غیر نفتی حدود ۵% اعلام کرد، اما آمارهای بانک مرکزی، که سال پایه را ۱۳۹۰ در نظر گرفته است، رشد تولید ناخالص داخلی ۱۱٫۶% و رشد بدون نفت […]
مرکز آمار ایران، رشد تولید ناخالص داخلی به قیمت ثابت سال ۱۳۷۶ برای ۹ ماه نخست ۱۳۹۵ نسبت به ۹ ماهه ۱۳۹۴ را ۷٫۲% و رشد بخش غیر نفتی حدود ۵% اعلام کرد، اما آمارهای بانک مرکزی، که سال پایه را ۱۳۹۰ در نظر گرفته است، رشد تولید ناخالص داخلی ۱۱٫۶% و رشد بدون نفت تنها ۱٫۹% را گزارش میکند.
البته همیشه بین آمار بانک مرکزی و مرکز آمار ایران تناقضاتی وجود داشته است اما این حد تناقض حقیقتاً نمیتواند پیامی جز غیرعلمی بودن آمار هر دو مرکز و یا حداقل یکی از آنها را مخابره کند، غیر علمی بودنی که میتواند منبعث از رفتارهای غیرصادقانه سیاسی دولت روحانی هم بوده باشد.
متأسفانه به نظر میرسد آمارهایی که باید برای برنامه ریزی و پایش عملکرد با دقت محاسبه و گزارش گردند، برای استفاده در تریبون های یک طرفه با کارکردهای تبلیغاتی دستخوش تغییر در شیوه های محاسبه یا نحوه گزارش، میشوند و بعضاً تا ماه ها اعلام هم نمی گردیدند.
البته همان موقع که مرکز آمار ایران مبنای محاسبه نرخ رشد را از سال ۱۳۸۳ به ۱۳۷۶ عقب کشید مورد انتقاد قرار گرفت چرا که اگر قرار بود استاندارد محاسبه نرخ رشد اصلاح شود، باید مثل بانک مرکزی عمل میکرد که سال پایه را از ۱۳۸۳ به سال ۱۳۹۰ آورد نه این که به عقب ببرد!
اقدام غیرعلمی و عجیب مرکز آمار ایران باعث شد تا نرخ رشد غیرنفتی دولت روحانی بالاتر از نرخ واقعی آن نشان داده شود که البته این مسئله در کنار تغییر تعریف صادرات غیرنفتی و محاسبه صادرات پتروشیمی و میعانات گازی به عنوان صادرات غیرنفتی نیز از عوامل موثر در بالا رفتن نرخ رشد اقتصادی غیرنفتی میتواند باشد.
از دیگر مواردی که آقای روحانی در سخنرانیها و مصاحبه های خود به آن کرارا استناد کردند، آمار اشتغال خالص ۷۰۰ هزار شغل بوده است که آن هم دو برابر آمار اعلامی مرکز آمار ایران است که اخیراً اعلام گردید، بماند که تعریف یک ساعت کار در هفته هم به عنوان شغل، با واقعیات جامعه ایران تناسبی ندارد!
از دیگر بازی های بارز دولت روحانی با آمار در حوزه برجام بود، دولت روحانی که ابتدا اعلام میکرد ۱۸۰ میلیارد دلار پول بلوکه شده کشور با برجام بر میگردد یا اعلام میکرد هر روز تأخیر در تصویب برجام ۱۰۰ میلیون دلار به کشور زیان وارد میکند، پس از برجام یا اصلاً به این ادعاهایش ورود نکرد و یا آنها را به ارقامی مضحک تقلیل داد.
یکی دیگر از بازی های دولت راستگویان! با آمار، تغییر شاخص هوای پاک است که در سال ۹۲ انجام شد و بدون کاهش میزان آلاینده های هوای کلان شهرها، موجب کاهش روزهای آلوده در آنها گردید که البته این امر باعث شد تا مدتها ادعای واردات بنزین یورو ۴، قابل باور باشد حال این که آزمایشگاه های داخلی و خارجی این بنزین را فاقد استاندارد یورو ۴ نشان میدادند.
به نظر میرسد مجموعه دولت بیش از این که در ارتقای واقعی عملکرد خود کوشا باشد، به انحاء مختلف کوشیده است با دست کاری در آمار و شاخصها خود را موفق نشان دهد و این یعنی برخلاف شعار دولت راستگویان و درستکاران! صداقتی در مواجهه با مردم به خرج نمی دهند که نمونه های دیگرش را در ادعاهای خالی بودن خزانه، افتتاح ۱۰۰۰ LC در یک روز، کاهش بدهی به بانک مرکزی و تأمین اجتماعی هم دیدیم.