زمانی که درباره برخی جریانات انقلابی نقد میکنم میدانم که تیرهای توهین و تیغهای تهمت در انتظارم است ولی با این وجود از بیان نقطه نظراتم دست برنمیدارم چرا که نقد درون گفتمانی را برای جریان انقلاب از هر چیزی واجب تر میدانم، آن هم در مقطعی که چندان از انتخابات نگذشته است و تا […]
زمانی که درباره برخی جریانات انقلابی نقد میکنم میدانم که تیرهای توهین و تیغهای تهمت در انتظارم است ولی با این وجود از بیان نقطه نظراتم دست برنمیدارم چرا که نقد درون گفتمانی را برای جریان انقلاب از هر چیزی واجب تر میدانم، آن هم در مقطعی که چندان از انتخابات نگذشته است و تا انتخابات بعدی باید یک آسیب شناسی دقیق از رفتار خودمان داشته باشیم.
قبلاً درباره اظهارات آیت الله علم الهدی عزیز، مبنی بر این که هر کسی کنسرت و به عبارت ایشان، عیاشی میخواهد از مشهد برود انتقاد کردم و مورد حمله برخی مدعیان انقلابی گری قرار گرفتم و امروز هم بابت انتقاد به لغو متعدد کنسرتها در مشهد و خراسان مورد هجمه و توهین همین جریان هستم که البته امری طبیعی است.
همچنان معتقدم مهمترین عامل در پیروزی روحانی، استفاده رقیب از عامل رقیب هراسی بوده است، رقیب هراسیهایی که ثمر نمیداد اگر برخی مقاطع تاریخ انقلاب دچار ابهام نبود و اگر برخی اشتباهات نیروهای انقلابی بهانه دست جریان مقابل نمیداد.
بخواهیم یا نخواهیم حمله به سفارتهای انگلستان و عربستان غلط و مورد شماتت امام خامنه ای بود و اینها بهانه هایی بود تا کلیت جریان انقلابی را جریانی هزینه زا و قانون شکن در نظر مردم معرفی کنند و مردم را از این جریان بترسانند در حالی که کلیت جریان انقلابی این حرکات را محکوم کرده بود.
خوشمان بیاید یا خوشمان نیاید، برخی ابهامات، به خصوص درباره شیوه مجازات منافقان و عدم روشنگری و به خصوص عدم استفاده از کار هنری و رسانه ای در این خصوص، بهانه ای شد تا در کوران انتخابات، قوه قضاییه، جریان انقلابی و کلیت نظام را متهم به اعدام و خشونت و بداخلاقی کنند.
بپسندیم یا نپسندیم جریاناتی که به صورت غیرقانونی و به اسم دلسوزی برای اسلام و انقلاب، جلسات سخنرانی یا کنسرت را به شیوه های کاملا غیرقانونی یا تنها با ظاهر قانونی بهم زدند، بهانه ای درست کردند تا به دروغ کلیت جریان انقلابی به عنوان جریانات قانون شکن و مخالفت آزادی بیان و هنر معرفی شود.
دوستان انقلابی ضمن این که بهتر است از ادبیات مودبانه و منصفانه در تقابل با منتقدین به خصوص در حوزه نقد درون گفتمانی استفاده کنند، خوب است بدانند اگر اشتباهات ما اصلاح نشود، تا ابد هم دم از حمایت از هنرهای هفت گانه و موسیقی بزنیم و حتی با تتلو عکس بگیریم، تحت جنگ روانی جریان رقیب، محکوم به تظاهر خواهیم شد.
باید بپذیریم که در رقابت با رقیبی که به اخلاق پایبند نیست و از هر ابزاری اعم از جنگ روانی و ایراد اتهامات ضدانقلاب و منافقین به نظام ابا ندارد، هم نباید بهانه دست او داد و هم نباید در پاسخگویی به شبهات و رفع ابهامات کم گذاشت نه این که هم اشتباه کنیم هم به اشتباهات یکدیگر نقد نکنیم و هم به کسانی که دلسوزانه نقد درون گفتمانی میکنند توهین کنیم!