تمدید تحریم داماتو برای ۱۰ سال، در حال طی مراحل تصویب در آمریکا است که این مسئله در ایران بازتابهای زیادی داشته است تا حدی که باتوجه به مصاحبه ۹۵/۸/۲۶ سید عباس عراقچی، معاون وزارت امور خارجه و مسئول کمیته برجام، و اظهارات بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امور خارجه و سکوت رئیس جمهور و وزیر […]
تمدید تحریم داماتو برای ۱۰ سال، در حال طی مراحل تصویب در آمریکا است که این مسئله در ایران بازتابهای زیادی داشته است تا حدی که باتوجه به مصاحبه ۹۵/۸/۲۶ سید عباس عراقچی، معاون وزارت امور خارجه و مسئول کمیته برجام، و اظهارات بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امور خارجه و سکوت رئیس جمهور و وزیر امور خارجه، به نظر میرسد دولتمردان و دیپلماتهای ما برخلاف نظر مقام معظم رهبری که در ۹۵/۹/۳، تمدید تحریم داماتو را به منزله نقض برجام معرفی کردند، اعتقادی به نقض برجام با آن ندارند که لازم دیدم تا تحلیلی بر علت زاویه گرفتن نظرات رئیس جمهور و مذاکره کنندگان هستهای با منویات مقام معظم رهبری (درخصوص خطوط قرمز مذاکرات و منشور نه گانه اجرای برجام) را که ناشی از تنازلهای مکرر ایشان در برابر زیاده خواهیهای آمریکا بود، داشته باشیم:
اگر چه تأملی بر سیر توافقات هسته ای از ژنو تا لوزان و وین (برجام) و اجرای برجام در یکسالگی آن، سرشار از تنازل در حوزههای هسته ای، تحریم و امنیتی است، اما به نظر میرسد عجیبترین تنازل مذاکرهکنندگان این بود که با وجود ممنوعیت وضع هرگونه تحریم جدید در توافق موقت ژنو از سوی شورای امنیت، آمریکا (در چارچوب اختیارات رئیسجمهور و کنگره) و اتحادیه اروپا، در ازای محدودیت اقدامات هسته ای (مثل محدودیت غنی سازی تا ۵%) و علی رغم این که طبق خطوط قرمز مقام معظم رهبری، تمام تحریمها باید لغو و در واقع هیچ تحریم جدیدی هم تصویب نمیشد، ولی مذاکرهکنندگان ما هم بر میزان عقب نشینیهای هستهای (مثل تشدید محدودیت غنی سازی تا ۳/۶۷%) افزودند و هم پذیرفتند که فقط تحریمهای هسته ای (آن هم نه همه آنها) تعلیق شود! و بدتر از همه این که دیگر تحریمی به بهانه هستهای (و نه سایر بهانهها) وضع نشود!
مذاکرهکنندگان اما امروز با وجود خطوط قرمز و منشور رهبری در اجرای برجام (که آقای روحانی شفاهاً و کتباً به رعایت آنها در تنظیم و اجرای برجام تعهد داده بود) و طرح اقدام متقابل دولت در اجرای برجام (مصوب مجلس)، مدعی هستند که تحریمهای جدید اگر به بهانههای غیرهستهای وضع شوند، ناقض برجام نیستند! و این یعنی ایشان با تنازلهای خود کاری کردهاند که آمریکا که در ژنو پذیرفته بود هیچ تحریم جدیدی علیه ایران از سوی هیچکدام از نهادهای شورای امنیت، اتحادیه اروپا و کشور آمریکا (دولت و کنگره) وضع نشود، امروز هر تحریم جدیدی به بهانههای غیرهستهای اعم از موشکی، منطقهای، تروریستی و… را علیه ما وضع میکنند! و تأسف برانگیزتر این که مذاکرهکنندگان به جای این که از بیتوجهی خود به خطوط قرمز، منشور رهبری و مصوبه مجلس و عجله در نهایی کردن برجام شرمنده باشند، با قیافه حق به جانب میگویند تمدید تحریم داماتو ناقض برجام نیست!
باوجود این که مقام معظم رهبری در طول مذاکرات با صدور مجوز و حمایت از تیم مذاکرهکننده در برابر هجمهها، هیچ استدلالی را برای ناکامی برجام باقی نگذاشتند، اما متأسفانه بازهم دیده میشود که در برابر افزایش تحریمهای مختلف، از یک بهانه بزرگ استفاده میشود مبنی بر این که «ما فقط مجوز مذاکره در موضوع هستهای را داشتیم پس رفع سایر تحریمها توقع نابجا است»، گویا فراموش کردهاند که از ابتدا درخواست و مجوزشان برای رفع همه تحریمها و ممانعت از تحریمهای جدید، همانطور که از توافق ژنو هم عیان است، صرفاً مذاکره در موضوع هستهای بوده است و اگر دیپلماتهای ایران بعد از توافق ژنو، از رفع همه تحریمها (اعم از هستهای و غیر هستهای) به رفع (تنها بخشی از) تحریمهای هستهای تنازل نمیکردند، دیگر نیازی نبود تا به دنبال اخذ مجوز برای مذاکره و تنازل در موضوعات حیاتی مثل موشکی و منطقهای و تنظیم برجامهای ۲ و ۳ باشند!
قطعاً تمدید تحریم داماتو اولین تمدید پسابرجامی نیست چرا که آمریکا تا امروز ایران را به بهانه.های متعدد تحریم کرده و دولت هم با توجیهات مختلفی آنها را ناقض برجام ندانسته است و از سوی دیگر، طرف مقابل در رفع همان تحریمهای قبلی هم کارشکنی کرده تا حدی که ریسک تعامل و معامله با ایران هنوز این قدر بالا است که یا طرفهای خارجی به تعامل با ایران تمایلی نشان نمیدهند و یا اینقدر ریسک معامله را متوجه ایران میکنند که دولت، توافقات و قراردادهای پسابرجامی را محرمانه نگه میدارد و از سوی دیگر وقتی آثار عینی برجام در کشور را در کنار شیوه اجرای آن از سوی طرف مقابل میگذاریم، میبینیم که برجام در عین تأمین نظرات طرف مقابل در محدودیت بلندمدت هستهای و تشدید امکان بازرسی و نظارت بر ایران، هنوز سهم ما که رفع تحریمها و ایجاد گشایش در اقتصاد کشور بوده را برآورده نکرده است که این هم ناشی از عدم رعایت خطوط قرمز رهبری در موضوعاتی مثل همزمانی و تناظر تعهدات و پرهیز از تنظیم توافق براساس خوشبینی میباشد.