برد ترامپ در انتخابات از این جهت که مطمئناً یکی از مهمترین موضوعات مطروحه در مناظره ها و مصاحبه های انتخاباتی آمریکا و مورد نظر لابی های صهیونیستی مسئله ایران بود، بعید است که به تحلیل و برنامه آنها برای مواجه با ایران ارتباط نداشته باشد و در واقع بر سرکار آمدن بوش و ترامپ که سیاستهای […]
برد ترامپ در انتخابات از این جهت که مطمئناً یکی از مهمترین موضوعات مطروحه در مناظره ها و مصاحبه های انتخاباتی آمریکا و مورد نظر لابی های صهیونیستی مسئله ایران بود، بعید است که به تحلیل و برنامه آنها برای مواجه با ایران ارتباط نداشته باشد و در واقع بر سرکار آمدن بوش و ترامپ که سیاستهای خصمانه شان در برابر ایران، علنی تر بود و یا انتخاب بیل کلینتون و اوباما که بیشتر به فشارهای نرم تمایل داشتند، بعید است که به سیاستهای دولتهای وقت ایران، به لحاظ ایستادگی یا سازش پذیری در برابر آمریکا بی ارتباط بوده باشد.
نگاهی به سوابق تاریخی ایران و آمریکا، پس از پیروزی انقلاب اسلامی نشان میدهد که اساساً هرجا که دولتهای ایران در برخوردشان با آمریکا محکمتر ایستادند، دولتهایی در آمریکا بر سرکار آمدند که فشار از نوع نرم را بیشتر دنبال کرده اند و هر وقت دولتهای ایران نرمش بیشتری از خود نشان دادند، دولتهایی در آمریکا بر سر کار آمدند که فشار سخت را بیشتر در دستور کار قرار داده اند.
برای این سابقه یک تحلیل منطقی هم قابل ارائه است، چرا که هرجا دولتهای ایران در برابر تهدیدهای آمریکا بیشتر تنازل کرده اند، طرف مقابل به گزینه های جسورتر به عنوان رئیس جمهور فرصت داده است تا از روحیه تنازل دولتهای ایران استفاده بیشتری ببرد و هر جا که دولتهای ایران در برابر تهدیدهای آمریکا محکمتر ایستاده اند، طرف مقابل به روشهای موذیانه تر یا همان نرمتر برای دشمنی متوسل شده است.
نتیجه: آنها که تغییر و تحولات آمریکا را مبنای تغییر رویکرد سیاسی ایران میدانند و فکر میکنند با آمدن ترامپ مثلاً باید بیشتر محتاط بود، اشتباه محاسباتی بزرگی دارند، چرا که اساساً برد ترامپ در انتخابات محصول همین تفکر سازشکارانه و مذبذبانه است و حتی اگر کسی دوست دارد امثال ترامپ به قدرت نرسند و یا موفق نشوند، بازهم تنها چاره اش ایستادگی و عدم تنازل است و این یعنی تنها نوع مواجهه موفق با آمریکا، مقاومت است.