قبل از مذاکره: وقتی که همزمان با آغاز بکار دولت جدید و مقارن با سفر روحانی به نیویورک، خاطرات جدید آقای هاشمی در خصوص مخالفت امام خمینی با مرگ بر آمریکا بر سرزبان ها می افتد، وقتی که آقای روحانی پس از بازگشت از نیویورک، پیشنهاد آقای زیبا کلام (کارشناس نزدیک و تحت حمایت آقای هاشمی) […]
قبل از مذاکره: وقتی که همزمان با آغاز بکار دولت جدید و مقارن با سفر روحانی به نیویورک، خاطرات جدید آقای هاشمی در خصوص مخالفت امام خمینی با مرگ بر آمریکا بر سرزبان ها می افتد، وقتی که آقای روحانی پس از بازگشت از نیویورک، پیشنهاد آقای زیبا کلام (کارشناس نزدیک و تحت حمایت آقای هاشمی) در خصوص اجرای نظرسنجی در خصوص نحوه ی تعامل ایران در مذاکرات را اجرایی می کند، وقتی که همزمان با حرکت آقای ظریف به ژنو، آقای روحانی در دیدار با دانشجویان از خالی بودن خزانه و گرفتاری ها با دل پر سخن می گوید، حق بدهید که گمان کنیم این که دولت از ۲-۳ روز قبل از شروع مذاکرات ژنو اعلام می کند که قادر به تأمین یارانه ماهانه مردم نیست و دقیقاً یک روز مانده به روز عید قربان می گوید مشکل را ضرب العجلی حل کرده اند، حداقل به صورت کاملاً تصادفی!!! در راستای همان بحث است که ما به شدت به مذاکره و حمایت از مذاکرات نیاز داریم.
محتوای مذاکرات: بنا به اعلام آقای ظریف و خانم اشتون، دو طرف مذاکره در خصوص علنی نکردن محتوای مذاکرات به تفاهم رسیده اند و قاعدتاً این مسئله به منظور این است که فشارهای جانبی در خصوص محتوای مذاکرات بر طرفین ایجاد نشود، ولی به راستی اگر فشاری بر دوطرف مذاکره باشد از سوی چه کسانی می توانسته وارد شود، به نظر من بیشترین فشار بر هیأت مذاکره کننده ما، از سوی شخصیت ها و رسانه های داخلی بوده و بیشترین فشار بر گروه ۵+۱ نیز از سوی اسرائیل خواهد بود و سوال جدی این است که آیا امکان دارد مسئولان آمریکایی بتوانند محتوای مذاکرات را از مقامات اسرائیلی مخفی نگه دارند؟! به یقین پاسخ هر فرد مطلعی منفی است چرا که قبل از شروع مذاکرات مسئولان آمریکایی به سران اسرائیل قول داده بودند که بدون اطلاع ایشان هیچ توافقی نکنند، پس مخفی کردن محتوای مذاکرات عملاً برای اسرائیل اعمال نخواهد داشت و تنها افراد ذی نفعی که از محتوای مذاکرات مطلع نخواهند شد مردم، رسانه ها و شخصیت های سیاسی کشور خواهند بود و این مسئله این فکر را به ذهن متبادر می سازد که شرط محرمانه بودن مذاکرات نه از سوی گروه ۵+۱ که از سوی مذاکره کنندگان خودمان مطرح شده و یا برایشان تجویز شده است تا ایشان از پاسخگویی و گزارش به مردم و رسانه ها معاف شوند. بحث دیگر این که در حالی که دولت در گام اول حقانیت و صحت کارش را به نظرسنجی عمومی می گذارد، بر چه اساسی در گام دوم کارش را بالکل از مردم مخفی می کند.
همانطوری که آقای عراقچی در خصوص مذاکرات گفتند، گروه مذاکره کننده ۵+۱ از هم اکنون منتظرند تا ایران گام اول را بردارد و اولین امتیاز را بدهد و اگر چه مذاکره کنندگان ما تاکنون به این توقع پاسخ منفی داده اند، اما یادمان نمی رود که آقای جلیلی را که همین توقع را با پاسخ منفی مواجه کرده بود به شدت مورد انتقادات تند قرار می دادند و حتی مقصر به تفاهم نرسیدن معرفی می کردند، لیکن اکنون خودشان نیز در همان موقعیت امتیاز طلبی طرف مقابل گرفتار شده و به ناچار باید در برابر امتیازطلبی غرب مقاومت کنند، البته ان شاءالله.
آینده مذاکرات: بحث دیگر در خصوص نحوه مذاکرات است، گویا ایران یک برنامه مشخص از گام های مختلف طرفین ارائه داده است که در آن مشخص است که هر طرفی چه گامی را باید در کدام مرحله و در برابر کدام گام طرف مقابل بردارد که تنها چیزی که از این گامها مشخص است این است که در گام آخر ایران به پروتکل الحاقی نیز می پیوندد؛ اگر چه به نظر می رسد که بسته ایران از اتلاف وقت و بی هدف شدن مذاکرات جلوگیری می کند، اما در صورت کمی کوتاه آمدن مذاکره کننده ایرانی، می تواند به یک آفت و فاجعه بدل شود، چرا که ما پیشاپیش برای طرف مقابل روشن کرده ایم که تا کجا حاضریم عقب برویم و کار او را برای چانه زنی و امتیازگیری سهل کرده ایم و این در حالی است که گویا دولت حاضر نیست از قدرت مردم و رسانه ها در افزایش قدرت چانه زنی های خود استفاده کند و دلش می خواهد مفاد مذاکرات مخفی بماند تا بدون هرگونه فشاری در مذاکرات آماده ی تفاهم با طرف مقابل باشد.