نگاهی به این سخنان هاشمی بیندازیم: توئیت هاشمی (۹۵/۱/۵): «دنیای فردا، دنیای گفتمانهاست نه موشکها» هاشمی (۹۵/۵/۳۰): «اگر میبینید آلمان و ژاپن این روزها محکمترین اقتصاد دنیا را دارند، اینها بعد از جنگ جهانی دوم از اینکه نیروی نظامی داشته باشند، محروم شدند.» اگر چه اصالت توئیت موشکی هاشمی پس از عتاب رهبری درباره جاهلانه […]
نگاهی به این سخنان هاشمی بیندازیم:
توئیت هاشمی (۹۵/۱/۵): «دنیای فردا، دنیای گفتمانهاست نه موشکها»
هاشمی (۹۵/۵/۳۰): «اگر میبینید آلمان و ژاپن این روزها محکمترین اقتصاد دنیا را دارند، اینها بعد از جنگ جهانی دوم از اینکه نیروی نظامی داشته باشند، محروم شدند.»
اگر چه اصالت توئیت موشکی هاشمی پس از عتاب رهبری درباره جاهلانه یا خائنانه بودن این سخنان از سوی دفتر ایشان تکذیب شد، اما از آنجا که اصالت این توئیت قبلا توسط سایت رسمی هاشمی تأیید شده بود و از آنجا که شبیه این سخنان مجدداً تکرار شد، عملاً نمیتوان این سخنان را از آقای هاشمی منفک دانست. نکته جالب این که سخنان و نوشته های قدیمی آقای هاشمی با این اظهارات کاملاً در تعارض است که خود نشان از تغییرات بنیادین شخصیت وی دارد.
آقای هاشمی میگوید برای این که به توسعه برسیم باید توانمندی نظامی را کنار بگذاریم، شاید کسانی که با گفتمان ایشان آشنا نیستند، متوجه ارتباط این دو امر نشوند که البته حق هم دارند. به نظر می رسد از نظر هاشمی بین توان نظامی و توسعه یک حلقه وصل وجود دارد که این دو را به هم متصل میکند، حلقه ای که ژاپن هم از آن برخوردار بود و به همین دلیل، هاشمی آن را مثال زد و آن عبارت است از #تسلیم شدن! از نظر کسانی که دچار وادادگی شده اند، برای رسیدن به توسعه و پیشرفت، چاره ای جز پیوند خوردن به آمریکا وجود ندارد و برای این کار باید با کنار گذاشتن مؤلفه های قدرت در برابر آمریکا، زانوی تسلیم بر زمین زد.
از این جهت است که استقلال در آثار تئوریسین اقتصاد سیاسی این جریان (سریع القلم)، به سخره گرفته میشود و روحانی استقلال را امری گران معرفی میکند، از این جهت است که توان هسته ای باید اینقدر عقب برود که حتی احتمال کاربرد دوگانه هم نداشته باشد، برای همین است که توان نظامی و منطقه ای ایران باید مهار شود، به همین دلیل است که هاشمی یک روز اهمیت موشک را انکار میکند و روز دیگر توان نظامی را مانع توسعه معرفی میکند یا آقای روحانی یک روز اهمیت برد موشکها را زیر سوال میبرد و یا در پی زدن از بودجه نظامی میرود و یا این که با پذیرش تعهد به FATF، توان نظامی ایران در منطقه را کاهش میدهد.
تفکر هاشمی همانطوری که با مسلمات انقلاب، قرآن و قانون اساسی در تعارض است با بدیهیات عقلی نیز متناقض است، آن چیزی که باعث شد ژاپن یا هر کشور غیر استعماری دیگری به لحاظ اقتصادی پیشرفت کند، فرهنگ کار، تلاش و مدیریت علمی بوده است و اگر چنین کشوری به لحاظ نظامی نیز قدرت می داشت، مسلماً امروز در کنار این که یک قدرت اقتصادی مطرح است به عنوان یک قدرت نظامی و سیاسی نیز مطرح بود و شاید به همین دلیل است که ژاپن امروز تلاش می کند با سرمایه گذاری بیشتر در حوزه نظامی، عقب ماندگی قدیمش را در این خصوص جبران نماید.