شاید بیش از دو سال بود که بحث احمدی نژاد و مشایی را با توجه به عدم تکاپوی آشکار سیاسی شان جز در مباحث دوستانه مطرح نمی کردم هرچند میدانستم در تمام مدتی که از پایان کار دولت دهم می گذشت تشکیلاتی با اعضای متعصب حامی احمدی نژاد و مشایی به صورت مستمر برای هماهنگی […]
شاید بیش از دو سال بود که بحث احمدی نژاد و مشایی را با توجه به عدم تکاپوی آشکار سیاسی شان جز در مباحث دوستانه مطرح نمی کردم هرچند میدانستم در تمام مدتی که از پایان کار دولت دهم می گذشت تشکیلاتی با اعضای متعصب حامی احمدی نژاد و مشایی به صورت مستمر برای هماهنگی و دیدار با مشایی و احمدی نژاد به تهران می روند لیکن از مقطعی که سفرهای استانی احمدی نژاد با طعم و بوی انتخاباتی شروع و به صورت انتخاباتی هم منعکس شد، قضیه تفاوت کرد.
سخنرانی های احمدی نژاد، برخی از ادعاهای حامیان احمدی نژاد و مشایی از جمله عبدالرضا داوری و هجمه هایی که به کلیت جریان حزب الله وارد شد و یا طرح توجیهی برای توزیع یارانه ۲۵۰ هزارتومانی از سوی عبدالرضا داوری اجازه نمی داد که شائبه انتخاباتی بودن این تحرکات، شعارها و سروصداها را بتوانم منتفی بدانم که این مسئله با بروز سوالات و انتقاداتی از سوی امثال ما از آقای احمدی نژاد آغاز گردید.
واقعاً برای ما سوال بود که حرف از ریاست جمهوری کدام احمدی نژاد است؟! اویی که در ولایتمداری تابع محض رهبری در سال ۸۴ بود یا اویی که در برابر حکم عزل مشایی تعلل کرد و چند تا وزیر ولایی را به خاطر او کنار گذاشت یا اویی که به خاطر ابقای مصلحی دچار دورکاری (عبارت دکتر رامین مشاور احمدی نژاد به جای خانه نشینی) چند روزه شد، یا اویی که یکشنبه سیاه مجلس رو با همکاری علی لاریجانی رقم زد یا اویی که برای بازرسی و نه بازدید از زندان اوین (که تازه جوانفکر درآن زندانی شده بود)، با قوه قضاییه درگیر شد و یا آن احمدی نژادی که فقط روی مشایی که رهبری حتی با معاون اولیش مخالف بود به عنوان رئیس جمهور یازدهم کشور سرمایه گذاری کرد؟! آیا همچنان واژگان انسان و انسانی را به جای اسلام و اسلامی جایگزین می کند؟! آیا همچنان آن کسی را که می گفت دوره اسلام گرایی تمام شده است را در کنار خود حفظ خواهد کرد؟!
ولی پاسخی که از جریان متعصب احمدی نژاد و مشایی دیده شد در کنار برخی استدلالهای تکراری و غیرقابل قبول، توهین، تهمت و حتی تهدید بود که علیه خودم هم رخ داد؛ در هر صورت اگر احمدی نژاد و تیمش دنبال این هستند تا جریانی حزب اللهی که دو بار با رأی و حمایت متدینین و حزب اللهی ها پیروز انتخابات شد دوباره به قدرت برسد باید بتواند به سوالات کلیدی ایشان پاسخ بدهد و یا این که لااقل سؤالاتشان را تاب بیاورد و با بی اخلاقی با ایشان برخورد نکند.
در این مدت با وجود این که هرگز دست از مبارزه با جریانات انحرافی به اصطلاح روشنفکری، حامیان فتنه، تاراجگران بیت المال، سازشکاران با آمریکا و… برنداشته ام، اما نتوانستم مقوله جریان انحرافی و تبعات بازگشت قدرتمندترشان به مرکز قدرت را نیز کنار بگذارم، هر چند از برخی دوستان عزیزی که بعضا دچار آلزایمر شده اند هم مورد گلایه قرار گرفتم، لیکن اعتقاد دارم نباید از چاهی به چالهای دیگر و چه بسا چاهی دیگر سقوط کرد! همچنان از این جریان خواهم نوشتم چرا که می بینم ایشان دنبال دوقطبی کردن روحانی-احمدی نژادی انتخابات هستند چرا که این دوقطبی موجب حذف سایر رقبا اعم از اصلاح طلبان و یا انقلابی خواهد شد، چرا که با این روش به جای ارائه دادن برنامه، تنها مردم را از همدیگر خواهند ترساند تا از ایشان رأی بگیرند!
اعتقادم این است که اگر چه برایند ۸ سال خدمت رسانی دولت های نهم و دهم مثبت است ولی روند حرکت این دولتها و به خصوص شخص احمدی نژاد همزمان با نزدیکتر شدنش به مشایی بدتر شده است و این روند منفی موجب نگرانی ما است، ما تعلل ها، حاشیه سازی ها، سوءمدیریت ها و برخی از نقاط ضعف دولت دهم را فراموش نکرده ایم همانطوری که روحیه کار و تلاش، ساده زیستی، خستگی ناپذیری، مردم داری و استکبارستیزی ایشان را فراموش نمی کنیم.
اعتقادم این است که همانطوری که مقام معظم رهبری در سال ۹۲ فرمودند به کسی رأی دهید که نقاط قوت احمدی نژاد را داشته باشد و نقاط ضعفش را نداشته باشد امروز هم باید دنبال اصلح از احمدی نژاد باشیم، کسی که هم به لحاظ عمکردی و توان اداره اقتصادی کشور در زمینه تورم و مدیریت تحریم و هم به لحاظ تبعیت از مبانی نظری مقام معظم رهبری در درجه بالاتری از ولایتمداری قرار داشته باشد و البته اعتقاد داریم احمدی نژاد سربازی است که باید در سنگرهای مهم دیگر مورد استفاده قرار گیرد.
اعتقادم این است که اگر پاسخ احمدی نژاد و تیمش به سؤالات و انتقادات مناسب نباشد که تاکنون نه به لحاظ منطقی و نه به لحاظ اخلاقی قابل دفاع نبوده است، جریان انقلاب همانطوری که در سال ۸۴ احمدی نژاد انقلابی و ولایتمدار را به کشور معرفی کرد، امروز هم می تواند گزینه های مناسب دیگری را معرفی کند و دلیل این همه تعصب همراه با نسیان برخی از دوستانم را متوجه نمی شوم! آن هم وقتی که هیچ علامت و نقطه عطفی از تغییر روند و سیر منفی احمدی نژاد را ندیده ایم و هیچ شواهدی مبنی بر جدایی احمدی نژاد و مشایی و حتی توان کنارگذاشتن مشایی و تفکراتش که بارها او را «هدیه الهی» و «عنایت الهی» معرفی کرده بود را نمی بینیم.
امیرحسین
تاریخ : 1 - آگوست - 2016
سلام
برادر من، خیلی خوبه که به دنبال کسی باشیم که نقاط قوت احمدی نژاد رو داشته باشه، ولی نقاط ضعفش رو نداشته باشه، شما هم بگردید، مشکلی نداره، ولی تنها کسی که از بین نیروهای انقلاب میتونه در مقابل جریان ضدانقلابی بایسته، بنظرم شخص احمدی نژاده ولا غیر، چون شخص احمدی نژاد چه ما دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم دارای پایگاه رأی اختصاصی آن هم با وسعت بالاست، البته این رأی قابل تفویض به دیگری نیست، یعنی اگر کسی رو خود احمدی نژاد معرفی کنه معلوم نیست رأی بیاره.
بالآخره نیروهای انقلاب از جمله پایداری با احمدی نژاد باید بشینن، و دو طرف حرف هاشون رو بزنن و به قولی سنگ هاشون رو وا بکنن، و صحبت های شخص احمدی نژاد باید شنیده بشه نه دکتر داوری و امثالهم، مثلا فقط خود شما مسئول سخنانتان هستید، حتی نزدیکان شما هم سخنگوی شما نیستند.
اینی که ۴ نفر تو تلگرام و اینستاگرام و فیسبوک و سایت و وبلاگ از این طرف بگن و ۴ نفر از اون طرف، و این تبدیل بشه به توهین و تهمت و افتراء و در نهایت پنجه کشیدن به صورت همدیگه و خصومت و دشمنی، این بکِش بکِش تنها نفعش خوشحالی اردوگاه رقیبه، ۲ طرف درگیر که جفتشون از بین نیروهای انقلابن هیچ نفعی نمیبرن.
احمدی نژاد فارغ از حمایت تشکیلاتی حزب الله و اصولگرایان، رأی داره، یعنی رأی مردمی داره حالا دسته ای تو این دسته بندی حزب اللهی و اصولگرا هستند و دسته ای مردم عادی (تیپ حزب اللهی ندارند)، با هم که تعارف نداریم، تشکیلات حزب الله و اصولگرایان اگر رأی داشتن ۳۰ بر ۰ در انتخابات تهران، اون هم به لیستی که اگر یک بیسواد هم بین اونها بود نمیباختن، همچنین قالیباف و جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم.
بنظرم این تعبیر شما که از چاله دربیائیم و بیفتیم تو چاه، بی انصافیه، احمدی نژاد با همه ضعف هاش شرف داشت به این روندی که دولت هاشمی و روحانی و خاتمی در پیش گرفته، و اگر ۴ سال دیگه یا بیشتر ادامه داشته باشه معلوم نیست به کجا میریم، شما الآن رو نگاه نکن که حضرت آقا مثل شیر مواظبه و بقول خودشون هر جا انحراف ببینه مانع میشه، انشاء الله که سایه اشون بر سر کشور و ملت باشه، ولی بالآخره ایشون که عمر نوح نداره، باید فردا و پس فردا رو هم در نظر بگیریم، این جماعت در حضور رهبری مقتدر هسته ای رو دادن رفت، تهش رو هم تراشیدن، شما حسابش رو بکن، در نبود همچین رهبری چه شود!
سرتون رو درد نیارم، انشاءالله که کسی که نقاط قوت احمدی نژاد رو داشته باشه و نقاط ضعفش رو نداشته باشه پیدا بشه، به شرطی که پایگاه رأی قابل توجه داشته باشه، وگرنه اگر بخواهیم دو طرف لجبازی کنیم و مثل رفاعه بن شدادها ایرادهای بنی اسرائیلی بگیریم، متأسفانه بنی مروانها و بنی عباسها چون سیاست کثیف رو میشناسن و قدرت و ثروت دارن، همچنین سبد رأی، با یه تَکرار میکنم امثال خاتمی فتنه گر از پس بنی امیه که هم اکنون زمام امور رو در دست دارن میان، و نیروهای انقلاب چون تفرقه ها رو کنار نگذاشتن، همچنان در پی بدیل بدون نقاط ضعف احمدی نژاد میگردند.
محمد رضا
تاریخ : 1 - آگوست - 2016
باسلام برادر آقاجانی عزیز
بنده به شدت راجع به نقدهاییکه جنابعالی راجع به آقای احمدی نژاد و ارتباط ایشان با مشایی و بهتر بگم حمدی نژاد دور دوم ریاست جمهوری موافقم ، اما برادر عزیزم ضرر جریان اصلاح طلب و اعتدال را به مراتب بدتر و بیشتر از احمدی نژاد میدانم ، تو هین ها و الفاظ و گردنکشیهای این جریان در مقابل رهبری را در این سه سال زخمی بر قلب ایشان میدونم و علاقمند به تکرار ۴ سال بدتر از این نخواهم بود .
برادر عزیز احمدی نژاد اگر در بعضی از مسایل مرتبط با افراد با حضرت آقا تضاد رای و ایده داشته باشند که دارند اما در اصول با رهبری نظرات یکسان دارند و یا حداقل اگر مخالف هستند راجع به اونها مواضع اتخاذ نمیکنند.
فشارهای این ۳ سال اخیر درخصوص مذاکره با آمریکا در زمینه هسته ای و برجام های مختلف را یادآوری میکنم که با اینهمه تاکید حضرت آقا باز دولت خط قرمزها را زیر پا گذاشت اما احمدی نژاد به قول خودش مسئولیت برنامه ی هسته ای را به شخص دیگه ای واگذار کرد و در اون دخالتی نداشت.
در کل نظر بنده این است که به سمتی نریم که در زمان انتخابات و احیانا با نبود نیروی قوی انقلابی دوباره با حمایت اشتباه از شخصی که رای نداره مثل دوره قبل و حمایت از امثال جلیلی فاجعه ای مثل روحانی را به کشور تحمیل کنیم چون این ۴ سال سیاه که در کشور به وجود آمده حاصل اشتباه امثال من و شماست که نتونیستیم اجمع کنیم بر روی گزینه ایکه رای داشته و شاید درصد انقلابی گری در وجودش کمتر بوده تا گزینه ای که رای نداشته و انقلابی گری بیشتری در وجودش بوده .باید یادآوری کنم که در وضعیت امروز کشور همه ما مسئولیم به خاطر اشتباه در انتخاب و راهنمایی کردن جامعه به مسیر غلط با قلم اشتباه خودمون.
به نظر حضرتعالی کمی صبر را چاشنیه قلم خودتون بفرمایید و قعالیت انتخاباتی و نقد جریان انقلابی را کمی به تاخیر بیاندازید به نظرم دولت فعلی به اندازه کافی فضای برای نقد شدن و نقد کردن در اختیار دوستان دلسوزی همچون شما قرار داده و نیازی به خودزنی نیست.
حضرتعالی را سفراش میکنم یکبار دیگه فرمایشات حضرت آقا در سال آخر دولت آقای احمدی نژاد در خصوص دولت را مطالعه بفرمایید و البته فرمایشات معظم له در خصوص تلاش دشمن برای القای شکاف میان دولت دهم و رهبری را.
آرزوی تندرستی و سعادت برای حضرتعالی.(م.س)