در حالی که مقام معظم رهبری خطوط قرمز هسته ای را به خوبی بر اساس حفظ توأمان منافع، عزت و امنیت ملی تبیین می کنند، لیکن به نظر می رسد دولت و مذاکره کنندگان هسته ای در برابر زیاده خواهی های طرف مقابل تحت فشار قرار گرفته اند و بعضاً در خصوص برخی موارد دچار […]
در حالی که مقام معظم رهبری خطوط قرمز هسته ای را به خوبی بر اساس حفظ توأمان منافع، عزت و امنیت ملی تبیین می کنند، لیکن به نظر می رسد دولت و مذاکره کنندگان هسته ای در برابر زیاده خواهی های طرف مقابل تحت فشار قرار گرفته اند و بعضاً در خصوص برخی موارد دچار عقب نشینی هایی گردید اند که مابه ازای مناسب و معادلی نداشته اند؛ در چنین شرایطی طرف مقابل تمام تلاشش را می کند تا با بکارگیری توان کنگره، سنا، شورای امنیت، آژانس هسته ای و رسانه های شان، موارد مورد نظرش مانند بازدید از مراکز نظامی یا بازجویی از دانشمندان هسته ای و یا عدم رفع همزمان تحریم ها را به کشور تحمیل نماید که در این شرایط حمایت رهبری، مجلس و مردم می تواند پشت دولت را گرم نماید و تحمیلگری ها و فشارهای طرف مقابل را خنثی نماید؛ در همین راستا مقام معظم رهبری مواردی را به عنوان خط قرمز اعلام کرده و مدام بر همان ها پافشاری می نمایند و می گویند که نمی گذارند از این خطوط عدول شود و در ادامه همین حمایت ها نیز می فرمایند مردم نیز مذاکراتی را که منافع و عزتشان را حفظ نکند را برنمی تابند که این حرکت باعث یک جنبش خودجوش مردمی در تمام استان ها و شهرهای کشور گردیده است.
پویش مردمی حمایت از مذاکره کنندگان هسته ای در حفظ خطوط قرمز و منافع ملی کشور اینقدر موثر بود که در همان یکی دو روز اول جناب عراقچی اعلام کرد که بحث پذیرش بازدید از مراکز نظامی و بازجویی از دانشمندان هسته ای منتفی شده است و جناب ظریف هم رسماً از طرف مقابل خواست نسبت به توافق لوزان دبه نکند. سوالی که ایجاد می شود این که وقتی تجمعات حمایتی از مذاکره کنندگان هسته ای اینقدر می تواند در امتیاز گیری ایشان مفید باشد و در حالی که طرف مقابل هم از هیچ دستاویز حقوقی، روانی یا رسانه ای برای حمایت از مذاکره کنندگانش دریغ نمی ورزد، چرا دولت باید نسبت به صدور مجوز برای این تجمعات، اینچنین سختگیرانه عمل کند؟ به حدی که در تجمعات انجام شده همیشه صدور مجوز با تلاش زیاد و در لحظات آخر محقق شده است و نهایتاً امروز نیز وزیر کشور صدور مجوز برای تجمعات هسته ای را منتفی اعلام کرد.
در خلال بحث تجمعات هسته ای، برخی از موافقان توافق به هر قیمتی، با مقایسه تجمعات حمایت از هسته ای و اردوکشی های خیابانی در فتنه ۸۸، تلاش می کنند تا این تجمعات را مانند آن تجمعات تعبیر نمایند و این در حالی است که اساساً بین این تجمعات تفاوت های اساسی وجود دارد که برخی از آنها را بیان می کنم:
۱- در تجمعات حمایت از فتنه اصل تجمع و اعتراض مبتنی بر یک دروغ بنا نهاده شده بود و حال این که تجمعات هسته ای مبتنی بر مستندات هسته ای ژنو و لوزان و اظهارات مذاکره کنندگان ما مبنی بر دبه درآورن طرف مقابل انجام می شود.
۲- از دیگر تفاوت های تجمع های هسته ای و فتنه بحث درخواست غیر منطقی و غیرقانونی حامیان فتنه و درخواست قانونی و منطقی تجمع کنندگان هسته ای است، چرا که در تجمعات حمایت از فتنه درخواست تجمع کنندگان این بود که بدون هرگونه پیش شرطی انتخابات باطل شود و انتخابات دیگری با نظارتِ ناظران خارجی برگزار گردد در حالی که در تجمع های هسته ای یک بحثِ حزبی یا مبتنی بر یک نامزد شکست خورده دنبال نمی شود، بلکه بحث منافع و عزت ملی و رعایت خطوط کلی ترسیم شده از سوی رهبری دنبال می شود که همگی قانونی و حتی لازم به نظر می رسند.
۳- از دیگر تفاوت های تجمعات هسته ای و تجمع های در حمایت از فتنه، شکل این تجعات است به نحوی که تجمعات حمایت از فتنه با انبوهی از اقدامات خلاف امنیت ملی اعم از آتش زدن اموال دولتی یا شعارهای ساختارشکن و یا اقدامات خلاف شرع همراه بود.
۴- و تفاوت دیگر در این تجمعات ناشی از تفاوت در نتیجه این دو نوع تجمع است، یکی از تجمعات موجب خرد شدن عزت، منافع و امنیت ملی می گردید و دیگری درحمایت از منافع، عزت و امنیت ملی انجام می شود، یکی باعث تشدید پیش روی طرف مقابل گردید و دیگری باعث عقب نشینی آنها گردیده و می گردد.
۵- یک تفاوت آشکار دیگر در این تجمعات ناشی از چگونگی شکل گیری آنهاست، تجمعات فتنه ۸۸ با دعوت رسمی فتنه گران به خیابان بر مبنای دروغ تقلب صورت گرفت و این در حالی است که تجمعات هسته ای کاملاً خودجوش و بدون دعوت هیچ مقام یا تشکلی در حال انجام و شکل گیری است.
نتیجه: با توجه به مواردی که بیان شد به دولت توصیه می شود تا به جای مقاومت و ناسپاسی در برابر حمایت های مقام معظم رهبری، مردم و مجلس، قدر این حمایت ها را بداند و به جای این که دنبال مقصر داخلی برای شکست احتمالی مذاکرات بگردد، تلاش کند تا با برجسته کردن زیاده خواهی های طرف مقابل و حق دادن به مردم، طرف مقابل را مجبور کند تا به منظور مقصر نشدن در مذاکرات هسته ای دست از زیاده خواهی بردارد و به منافع و عزت ملی این مردم احترام بگذارد.