طبق گزارش کمیسیون تلفیق، یارانه نقدی صرفاً به سرپرستان خانوارهای متقاضی نیازمندی پرداخت خواهد شد که مجموع درآمد سالیانه آنها کمتر از رقم تعیین شده توسط دولت باشد و در موعود تعیین شده به مراکز ثبتنام مراجعه نمایند که گویا خود کمیسیون تلفیق این رقم معین را بین ۱۵ تا ۲۰ میلیون تومان در سال […]
طبق گزارش کمیسیون تلفیق، یارانه نقدی صرفاً به سرپرستان خانوارهای متقاضی نیازمندی پرداخت خواهد شد که مجموع درآمد سالیانه آنها کمتر از رقم تعیین شده توسط دولت باشد و در موعود تعیین شده به مراکز ثبتنام مراجعه نمایند که گویا خود کمیسیون تلفیق این رقم معین را بین ۱۵ تا ۲۰ میلیون تومان در سال پیشنهاد نموده است و ثروتمندانی که یارانه می گیرند نیز ۳ برابر یارانه دریافتی جریمه می شوند و این که معیار شناسایی و حذف افراد براساس اطلاعات خود اظهاری خواهد بود. بحث دیگر این که قیمت حامل های انرژی حدود ۲ برابر و بیشتر خواهند شد و یارانه نقدی خانوارها نیز افزایش نخواهد یافت؛ از سوی دیگر آقای محسن بهرامی، مشاور معاون اجرایی رییس جمهور نیز از برنامه و عزم جدی دولت برای حذف ۳ دهک از مردم از دریافت یارانه ها خبر می دهد.
همانطوری که از اطلاعات فوق بر می آید مشخص است که معیار حذف یارانه ها بر اساس اطلاعات خوداظهاری است و این یعنی تنها راستی آزمایی اطلاعات افرادی قابل اجراست که حقوق مشخصی دارند و به عبارت دیگر، این فقط اقشار حقوق بگیر کارمند و کارگر هستند که میزان حقوق دریافتی آنها به صورت دقیق قابل تشخیص، سنجش و حذف است و اقشار محدود دیگری هم وجود دارند که به صورت نسبی می توان درآمد آنها را تخمین زد، ولی به راستی اطلاعات خوداظهاری می تواند معرف درآمد تمام خانوارها باشد؟! آیا این اطلاعات می تواند ضامن اجرای عادلانه و صحیح فازدوم هدفمندی باشد؟! آیا معیار خوداظهاری خانواده ها را به دروغگویی تشویق نمی کند؟! آیا در این روش آنها که خودشان و فیش حقوقی شان راست می گوید، تنبیه نخواهند شد؟!
آیا بهتر نبود ابتدا دولت و مجلس به یک بانک اطلاعاتی منسجم و دقیق دست می یافتند و بعد از دهک و دهک بندی و راستی آزمایی و برخورد با کسانی که اطلاعات غلط دادند سخن می گفتند؟! آیا می توان توقع داشت اقدامی به این مهمی برمبنای اطلاعات غیر مستند به نتیجه ی مطلوب برسد؟! آیا این رفتار در راستای هدفمند کردن یارانه ها قابل توجیه است و یا این که تنها رفتاریست برای حذف سریع یارانه بگیران و کاهش فوری هزینه های دولت؟!
بحث دیگر این که آیا صرف درآمد می تواند معیار خوبی برای تشخیص ثروتمند بودن باشد؟! آیا دارایی های افراد نبایستی مد نظر قرار گیرند؟! آیا هزینه های خانواده ها نباید مورد توجه باشد؟! خانواده ای که مالک ۲ خانه است با خانواده ای که با همان درآمد نیمی از درآمدش را صرف اجاره خانه می کند، در این طرح یکسان خواهند بود؟!
بحث دیگر این که در شرایطی که خط مطلق فقر در سال ۹۲ بیش از ۱۵ میلیون ریال است، بر چه اساسی کسانی که درآمد سال آینده شان کمتر از خط فقر امسال هم کمتر است ثروتمند شناخته می شوند؟!
آیا برای اطلاع مردم از حذف یا عدم حذف یارانه شان و یا مسیر رسیدگی به شکایات و اعتراضات راه مناسبی اندیشیده شده است؟! آیامانند سیستم پیامکی موجود که کارگر و کارمند و بیکار را مستحق سبد کالا نمی داند برنامه ریزی خواهد شد؟! آیا هزینه های اجتماعی اعتراضات و نارضایتی های مردم پیش بینی شده است؟!
آیا جمع افزایش قیمت حاملهای انرژی به ۲ برابر با یک جهش تورمی دیگر در همه ی کالاها و خدمات با عدم افزایش یارانه خانوارها و حتی حذف اشتباه یارانه برخی خانوارهابا افزایش قطره چکانی حقوق کارگران و کارمندان و طبقات ضعیف، متضمن رفاه که هیچ! ضامن بقای خانواده خواهد شد؟! آیا چنین شرایط موجب فقیرترشدن طبقات ضعیف نمی شود؟! آیا هدف از هدفمندی یارانه ها ضعیف تر شدن ضعفاست؟!