اگر چه در مطلب قبلی ام با عنوان “مذاکرات ژنو، حواشی قبل و پیامدهای بعد” به مذاکرات ژنو پرداختم، لیکن با توجه به اینکه برخی افراد و گروه ها، صرف وجود بیانیه ی مشترک بعد از ۱۰ سال را نشانه ی یک پیشرفت می دانند لازم دیدم مطلب کوتاهی تقدیم کنم: با نگاه در بیانیه […]
اگر چه در مطلب قبلی ام با عنوان “مذاکرات ژنو، حواشی قبل و پیامدهای بعد” به مذاکرات ژنو پرداختم، لیکن با توجه به اینکه برخی افراد و گروه ها، صرف وجود بیانیه ی مشترک بعد از ۱۰ سال را نشانه ی یک پیشرفت می دانند لازم دیدم مطلب کوتاهی تقدیم کنم:
با نگاه در بیانیه ی مشترک متوجه می شویم که به غیر از معرفی تاریخ های جلسه ی ژنو و تعیین جلسه آتی، تنها چیز مشترکی که در آن وجود دارد این است که که دوطرف محتوای مذاکرات را مخفی نگاه دارند، به راستی آیا این تفاهم در یک بیانیه می تواند موفقیت مذاکرات را اثبات کند؟! آیا اشتراک روی مخفی نگاه داشتن محتوای مذاکرات و نه خود محتوای مذاکرات یک دستاورد قابل افتخار است؟! اگر صدور بیانیه مشترک به هر قیمتی اینقدر مهم بود در مذاکرات قبلی هم می توانستند طرفین مذاکره در بیانیه مشترک بنویسند که ما روی این به تفاهم رسیدیم که باهم خیلی مشکل داریم، یا مثلاً با هم تفاهم داریم که مذاکرات مان ناموفق بوده است! و یا اصلاً مذاکرات ما به بقیه چه؟!!
بحث دیگر این که هیأت مذاکره کننده ی ۵+۱ و خانم اشتون که همان هیأت سابقند و تنها گروه مذاکره کننده انرژی هسته ای ایران است که تغییر کرده است، پس ملت باید به خودشان حق بدهند که گمان کنند مخفی ماندن مذاکرات هنر کدام طرف مذاکره است و همانطوری که در مطلب قبلیم نوشتم، تصور این که آمریکا که خودش در مذاکرات حاضراست محتوای مذاکرات را به طرف اسرائیلی یا کنگره گزارش ندهد، بسیار ساده اندیشانه است و این تنها ملت ایران هستند که از محتوای مذاکرات بی اطلاع خواهد ماند و البته در این بی اطلاعی طرف دیگر مذاکره نیز به ما کمک خواهد کرد، چرا که او نیز می داند که ملت ایران اینقدر روی حقوقش حساس است که هرچه از مذاکرات سردرنیاورند کمتر به دولت خود فشار خواهند آورد؛ پس هیأت مذاکره کننده غرب نیز در جهت خنثی کردن مطالبات مقتدرانه ملت ایران، با هیأت مذاکره کننده ایرانی تفاهم دارند، تفاهمی در جهت بی اطلاع نگه داشتن ایرانیان.
بحث دیگر که هنوز برایم به عنوان یک سوال باقی مانده است این که چگونه دولت بعد از این همه اصرار بر نظرسنجی در خصوص مذاکرات انرژی هسته ای و قائل بودن حق انتقاد برای مردم، یک دفعه به مخفی ماندن مذاکرات رأی دادند؟!! به راستی مردم چگونه می توانند از چیزی که محتوایش را نمی دانند راضی باشند یا نباشند؟!! و یا چگونه می توانند حق انتقاد داشته باشند از چیزی که اطلاعی از آن ندارند؟!! به راستی اگر آقای جلیلی نیز از این تفاهم نامه ها می نوشت نمی توانست دهان منتقدانش را در مناظرات ببندد؟!
آیا می توان باور کرد که دولت که این همه بر حفظ حقوق مردم تأکید دارد، مردم را از بدیهی ترین حقش که دانستن روند پیشرفت مذاکرات است محروم کند؟!! به راستی آیا دولتی که حق دانستن را از مردم سلب می کند می تواند حق داشتن را برایشان کسب کند؟!! ببینیم و تعریف کنیم…