با گذشت چند ماه از توصیه مقام معظم رهبری به احمدی نژاد برای ورود نکردن به انتخابات، برخی حامیان و رسانه های حلقه انحرافی میگویند منظور حضرت آقا از این که کشور دچار دوقطبی نشود این بود که فلان شخص و بهمان شخص هرکدام یک قطب هستند و کشور دوقطبی میشود، پس اگر مثلا سه نفر […]
با گذشت چند ماه از توصیه مقام معظم رهبری به احمدی نژاد برای ورود نکردن به انتخابات، برخی حامیان و رسانه های حلقه انحرافی میگویند منظور حضرت آقا از این که کشور دچار دوقطبی نشود این بود که فلان شخص و بهمان شخص هرکدام یک قطب هستند و کشور دوقطبی میشود، پس اگر مثلا سه نفر نامزد بشوند، کشور سه قطبی میشود و دیگر دوقطبی نمیشود! در صورتی که این تحلیلها از ریشه غلط است چرا که یک شخص به تنهایی یا در کنار ۲ نفر دیگر هم میتواند در جامعه دوقطبی درست کند، آنجایی که با یک مرز بندی اشتباه بین مردم، جامعه را دچار شکاف کند.
مقام معظم رهبری بارها گفته اند که تنها دوقطبی صحیح در کشور، دوقطبی انقلابی و استکباری یا همان دوقطبی انقلابی و ضدانقلابی است که ذیل این تعریف، ایجاد دوقطبی های دیگری مثل دوقطبی فقیر و غنی یا دوقطبی صلح و جنگ یا دوقطبی آزادی و اختناق یا دوقطبی اصولگرا و اصلاح طلب در کشور، غلط و آسیب زا است و آقای احمدی نژاد از کسانی است که یک تنه میتوانند جامعه را دچار دوقطبیهای مضر و کاذب کند.
در توصیه مقام معظم رهبری به احمدی نژاد آمده است: «ما هم اوضاع کشور را خب، غالباً بیشتر از اغلب افراد آشنا هستیم. آدمها هم، بخصوص آدمهایی که صدها جلسه با ما نشستند و برخاستند، بیشتر و بهتر از دیگران میشناسیم. با ملاحظهی حال مخاطب و اوضاع کشور به یک آقایی انسان توصیه میکند که آقا شما اگر در این مقوله وارد شدید، این دو قطبی در کشور ایجاد میشود.»، در واقع مقام معظم رهبری میفرمایند شما و جامعه را میشناسم که اگر بیایید باعث دوقطبی میشود؛ البته این به معنی تأیید دوقطبیهای کاذبی مثل برجامیان و نابرجامیان یا دوقطبی جنگ و صلح که روحانی برای ایجادشان تلاش کرد و البته ناکام ماند نیست.
آقای احمدی نژاد در ایجاد دوقطبی های غلط سابقه دار است که نمونه اش را در ایجاد دوقطبی فقیر و غنی یا دوقطبی هاشمی احمدی نژاد قبلاً به خوبی شاهد بودیم. ایشان با دوقطبیهایی که ایجاد کردند بخش زیادی از جامعه را در برابر بخش نسبتا زیاد دیگری از مردم قرار دادند به نحوی که دوقطبی انقلابی و غیرانقلابی تحت این دوقطبی کاذب، به حاشیه رفت. در دوقطبی فقیر و غنی که احمدی نژاد ایجاد کرد، قشر فقیر اعم از انقلابی و غیرانقلابی در کنار هم و متمولین انقلابی و غیرانقلابی هم در کنار یکدیگر قرار گرفتند و به جای این که یک دوقطبی ۵ درصدی در برابر ۹۵ درصدی بین انقلابیها و دشمنان انقلاب وجود داشته باشد که قاعدتا نمود و بروز هم در جامعه پیدا نمیکند، یک دوقطبی وسیع و خطرناک ایجاد شد.
البته دوقطبی سازیهای احمدی نژاد را نباید با مسئله فتنه خلط کرد چرا که دوقطبی که در اثر فتنه ایجاد شد ناشی از رویارویی مدعیان تقلب و دربرابر منکران آن بود تا حدی که بعضا افرادی را که در انتخابات شرکت نکرده بودند را هم در برگرفت و مسلما آنچه که درباره دوقطبی سازی غنی و فقیر یا هاشمی احمدی نژادی بیان شد، استثنائاتی هم داشت که در این تحلیل از آنها چشم پوشی داشت. البته میدانیم که انقلاب اسلامی بیش از هر قشری باید در خدمت محرومان باشد، اما این هرگز به معنی قرار دادن فقیر دربرابر غنی یا کارگر دربرابر کارفرما نباید تلقی گردد.
البته احمدی نژاد برای دوقطبی کردن جامعه به نفع خودش فقط از دوقطبی فقیر و غنی استفاده نمیکند بلکه بعضا یک قطب شخصیتی هم در برابر خود قرار میدهد که البته ممکن است آن قطب مقابل هم از این دوقطبی استقبال کند و یا حتی به آن دامن بزند که نمونه اش را در دوقطبی احمدی نژاد و هاشمی شاهد بودیم، دوقطبی که حتی اینجا هم دوقطبی انقلابی و غیرانقلابی را متأثر کرد چرا که بودند بین حامیان مرحوم هاشمی که دوستدار انقلاب بودند.
احمدی نژاد و جریان متبوعش امروز با گفتمان به اصطلاح «ملی انقلابی» که در ادامه شعار «مکتب ایرانی» قابل تحلیل است و با برخی رفتارها مثل بازدید از مقبره کورش در دهه فجر، میکوشد روی دوقطبی کاذب دیگری با مضمون ملی گرایی هم سرمایه گذاری نماید. یکی دیگر از دوقطبی های کاذبی که احمدی نژاد امروز دنبال میکند این است که او با فاسد دانستن کلیت دو جریان اصولگرا، اصلاح طلب و بعضا کلیت حاکمیت، میکوشد خود و جریان متبوعش را تنها قطب انقلابی و مظلوم کشور معرفی میکند! حال این که در تمام طیفهای سیاسی کشور، شخصیتهای سالم و انقلابی وجود دارد و اساساً نباید کلیت این جریانات به عنوان قطب و دشمن دربرابر یکدیگر معرفی شوند.
ماه ها قبل از توصیه مقام معظم رهبری به احمدی نژاد ، ایشان نسبت به دوقطبی سازی در جامعه مکررا نهی میکردند که اگر آقای احمدی نژاد به همانها توجه میکرد و به سفرها، رفتارها و گفتارهای دوقطبی ساز با شائبه انتخاباتی ادامه نمیداد، شاید اصلا نیازی نبود که با توصیه به عدم ورود به صحنه انتخابات در آن مقطع مواجه شود. تلختر این که امروز شاهدیم جریان احمدی نژاد برای بازگرداندن او به صحنه انتخابات حتی حاضرند مردم را در برابر رهبری قرار دهند و توصیه مقام معظم رهبری به احمدی نژاد را برخلاف نظر مردم نمایش دهند که این حاکی از وخیم تر شدن انحرافات این جریان است، در صورتی که امروز هر کسی که به امنیت و آرامش ایران علاقه دارد و احترامی برای منویات رهبری قائل است باید نسبت به دوقطبی سازیهای کاذب جریانات مختلف حساس باشد.