پس از انتخابات ۹۴ با همه مختصات و ابعاد آن شاهد برخی اشتباهات در تحلیل های انتخاباتی اصولگرایان هستیم که لازم می بینم مواردی را درباره این مسأله بیان نمایم: ۱- ائتلاف اصولگرایان اشتباه نبود بلکه امری بدیع و مبارک بود که تا آخر هم برقرار ماند که یکی از دلایل بروز این ائتلاف اتحاد جبهه مقابل […]
پس از انتخابات ۹۴ با همه مختصات و ابعاد آن شاهد برخی اشتباهات در تحلیل های انتخاباتی اصولگرایان هستیم که لازم می بینم مواردی را درباره این مسأله بیان نمایم:
۱- ائتلاف اصولگرایان اشتباه نبود بلکه امری بدیع و مبارک بود که تا آخر هم برقرار ماند که یکی از دلایل بروز این ائتلاف اتحاد جبهه مقابل در خصوص برخی شعارهایشان در تضعیف ولایت فقیه و تشکیل مجلسی از جنس مجلس ششم و یا چانه زنی با نظام تحت عنوان برجام ۲ بود. پس ضمن این که باید ائتلاف را ستود بلکه باید از این ظرفیت در اداره مجلس و انتخاباتهای بعدی هم استفاده کرد، تنها باید بیش از پیش در خصوص محور قرار گرفتن مبانی اصیل انقلاب در آن تلاش نمود.
۲- نوشتن برد یا باخت مطلق به پای اصولگرایان کاملاً مطرود و غلط است، به این دلیل که جریان اصولگرا و جریانات مقابل آن در استانها و شهرهای مختلف سبد آرای مختلفی داشتند، باید توجه کرد همانطوری که اصولگرایان در تهران قافیه را باختند به همان شکل اصلاح طلبان در اکثر استانها و شهرستانها صحنه را واگذار کردند که برآیند این دو جغرافیای تهران و شهرستانها همچنان در هردو انتخابات مجلس و به خصوص خبرگان به نفع انقلاب و آرمانهایش می چربد.
۳- لازمه هر ائتلافی توجه به نظرات اعضای ائتلاف است و اگر قرار باشد مؤتلفه، اصولگرایان سنتی، پایداری ها و سایر اصولگرایان باهم ائتلافی پایدار و قابل پایبندی تشکیل دهند، نباید منتظر لیستی کاملاً همگن بود، پس آنهایی که دنبال وحدت اصولگرایان هستند به جای این که نام شرکت سهامی را بر لیست ائتلاف اصولگرایان بگزینند، میتوانند روی تعریف دقیقتر مشخصه های اصولگرایی مانور کنند تا کل جریان اصولگرایی با نزدیکی بیشتر درگفتمان، به لیستی همگن تر دست یابند.
۴- عبارت لیست انگلیسی اشتباه نبود چرا که اولاً کسی شخصیتهای حاضر در لیست هاشمی را انگلیسی ندانست تا به اشخاص توهینی کرده باشد و برخی از افراد حاضر در لیست هاشمی کاملاً انقلابی هستند و بعضاً هم فوراً از انگلیس و حتی لیست مورد حمایتش برائت جستند، ثانیاً این لیست واقعاً مورد حمایت انگلیس بود چرا که با هدف طرح موسوم به حذف جیم تشکیل شده بود و برای این کار، مهم بود که یک لیست ۱۶ نفره تنظیم شود که این کار حتی بدون هماهنگی با برخی از اعضای حاضر در آن انجام شد، ثالثاً به جای انکار واقعیت باید با روشنگریهای هنری و رسانه ای، چهره خبیث انگلیس و آمریکا که شاید در خاطر برخی از مردم مان کمرنگ شده باشد را به خصوص با همین بدعهدیها و خصومتهای جاریشان، افشا نمود.
۵- از اشتباهاتی که متأسفانه در خلال انتخابات مشاهده شد این بود که اصولگرایانی که قبلاً در فضاهای غیر انتخاباتی کراراً پایبندیشان به عدالت جویی و فسادستیزی را در خصوص مفسدان جریانهای مختلف سیاسی ثابت کرده بودند، این بار در فضای نزدیک به انتخابات با بروز برخی رفتارهای شاید حتی دلسوزانه، خاطرات برخی بگم بگم های انتخاباتی را در اذهان مردم زنده کردند که تأثیر منفی داشت، به نظر میرسد جریان اصولگرایی باید در نوع فسادستیزی هایش بیش از پیش از چارچوبهای قانونی ورود کند و مکانیزم های رسانه ای فقط باید نقش مکمل داشته باشند و نه محوری.
۶- از مواردی که متأسفانه در تحلیلها دیده نمیشود، سیاست تمرکزگرایی دولت فعلی و تعارض آشکار آن با سیاستهای تمرکززدایی در دو دولت قبلی است، عاملی که باعث شده است تا آرای شهرستانی ها و به خصوص شهرستانهای کوچک به سمت اصولگرایان متمایل باشد، مردمی که شاهد سفرهای استانی پر تلاش و رویارویی مستقیم با دولتمردان بودند، در این دولت شاهدند که سفرهای استانی به سفرهای نمادین و پرخرج تبدیل شده است که اگر قبلاً یک هفته و در اقامتگاه های دولتی انجام میشد اکنون به یک شب و آن هم در هتلهای ۵ ستاره مراکز استانها ختم میشود. تصویب و برقراری فوق العاده ها و مزایا برای کارمندان ستادی نیز از عوامل عدم اقبال اکثریت کارمندان شهرستانها به حامیان دولت بود.
۷- یکی از مواردی که متأسفانه درخلال برخی از تحلیل های طیف اصولگرایی مشاهده میشود، مقصر تراشی برای پایه فرض پذیرش باخت در انتخابات است، به این نحو که عده ای از حامیان متعصب احمدی نژاد، عدم بازگشت به احمدی نژاد را عامل شکست اصولگرایان میدانند و برخی از جوانان انقلابی هم شخصیت های باسابقه اصولگرایی را مقصر معرفی میکنند و همین نگرشها نیز باعث میشود تا به جای تحلیلهای کارگشا و سازنده در جهت بهبود وحدت اصولگرایان، شاهد تحلیل های مخرب و وحدت شکن باشیم در صورتی که اگر هم کسی نقدی دارد باید بدون تلاش برای محکوم کردن و مقصر معرفی کردن و با ادبیات سازنده صورت گیرد.
۸- از مواردی که در برخی از تحلیلهای کارشناسان دیده شد، توجه به سابقه مجلس های شکل گرفته در دولتهای اول رؤسای جمهور است چرا که غالباً این مجالس متجانس با دولتها شکل میگرفته است ولی در انتخابات امسال به غیر از تهران، در سایر نقاط کشور این سابقه محقق نگردیده است که این مسأله خودش کفه برد انتخاباتی به نفع اصولگرایان را بیشتر سنگین میکند و زنگ خطرِ دولتِ یک دوره ای را برای روحانی به صدا درآورده است.
۹- و مسأله آخر نیز عدم توجه به استفاده انتخاباتی از برجام بود، هم ظریف و هاشمی در ایران و هم کری و اوباما در آمریکا به استفاده انتخاباتی از برجام اشارات صریحی داشتند که با برخی رفت و آمدهای هیأتهای دیپلماتیک پس از برجام، این استفاده تاحدودی محقق شد لیکن با توجه به اظهارات صالحی ، ظریف و لاریجانی در خصوص عدم پایبندی طرف مقابل به تعهداتش طی این مدت، به نظر میرسد دولت در حفظ همین آرائش هم با مشکل مواجه باشد به خصوص که رکود همچنان برقرار است و جهش تورمی به اذعان کارشناسان اقتصادی در اثر نقدینگی شدیدی که دولت تزریق کرده است، در کمین است.