موسم دهه فجر که می رسد، روح دوستداران انقلاب جلا می یابد، هوای بهمن، سرودهای حماسی انقلاب، بازخوانی خاطرات انقلاب و پخش صحنه های تاریخی آن، هم ما را مشعوف می کند و هم ما را به قدرشناسی بیشتر از انقلاب و اهتمام به حراست از آن وامی دارد. تحقق انقلاب آنگاه ارزشش بیشتر برای […]
موسم دهه فجر که می رسد، روح دوستداران انقلاب جلا می یابد، هوای بهمن، سرودهای حماسی انقلاب، بازخوانی خاطرات انقلاب و پخش صحنه های تاریخی آن، هم ما را مشعوف می کند و هم ما را به قدرشناسی بیشتر از انقلاب و اهتمام به حراست از آن وامی دارد. تحقق انقلاب آنگاه ارزشش بیشتر برای ما آشکار می شود که دوباره صحنه انقلاب را در برابر چشم های سر و ارزش ها و اهدافش را مقابل چشم های جان مان قرار دهیم، این قدرشناسی ها در نهایت باعث می شود که با انقلاب و آرمان هایش تجدید میثاق هم بنماییم.
مسلماً تحقق انقلاب از جنبه های مختلفی قابل بررسی است، این تحلیل نه فقط به لحاظ مرور مبانی انقلاب بلکه به لحاظ دورنشدن از اهداف و مبانی آن می تواند موثر باشد. مثلاً وقتی میگوییم نارضایتی مردم بابت تلاش رژیم پهلوی برای دور کردن جامعه از اسلام و فرهنگ اصیل ایرانی به سمت فساد و بی بندوباری از دلایل و ریشه های انقلب بود، این یعنی حکومت باید به حفظ فرهنگ اصیل اسلامی و ایرانی اهتمام داشته باشد و یا وقتی میگوییم یکی از عوامل نارضایتی مردم از رژیم پهلوی، ناعدالتی شدید بین شهرها و روستاها و مناطق بود، نمی توان به بحث تمرکززدایی و اهمیت آباد کردن شهرهای کوچک و روستاها و استانهای محروم به عنوان یکی از اهداف انقلاب بی تفات بود و یا وقتی می بینیم که یکی از دلایل نارضایتی مردم از رژیم که باعث قلیان شور انقلابی شان می شد این بود که احساس کردند عزت ایرانی زیر دست و پای استثمارگران آمریکایی و انگلیس در آن روزگار لگدمال می شد و این یعنی امروز اگر قرار است مردم از انقلاب راضی باشند نمی توان عزتِ این مردمِ غیور را در برابر دول غرب و شرق خدشه دار کرد؛ همانطوری که مشاهده می کنید، بین دلایل انقلاب و اهداف و مبانی آن باید رابطه برقرار کرد تا میزان رضایت مندی مردم از انقلابی که انجام دادند را ارزیابی و سپس بیشتر کرد و این مسأله معمولاً در سالگرد پیروزی انقلاب بهتر از هر وقت دیگری فرصت تحقق می یابد.
سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی فرصتی است تا ضمن مرور ریشه ها و اهداف انقلاب، مروری هم به عملکرد جمهوری اسلامی ایران داشته باشیم، انحراف معیارها را مشخص کنیم و نقاط قوت و ضعف را در کنار هم مقایسه کنیم و از شکستها پلی بسازیم برای تکمیل پیروزی ها. درست است که انقلاب اسلامی در این نزدیک به ۴ دهه از عمرش در عرصه های مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، با وجود سنگین ترین فشارهای خارجی، موفقیت هایی کسب کرده است اما مطمئناً هنوز جا برای پیشرفت زیادی دارد.
دهه فجر موسمی است تا آنان که روحیه انقلابی شان دچار رکود گردیده است، بتوانند دوباره آن را احیا کنند و روحیه انقلابی گری را در وجودشان تقویت کنند، مسأله ای که با توجه به هجمه های شدید به انقلاب و روحیه انقلابی گری در این سال ها، امری بسیار ضروری است که دهه فجر آن را مغتنم می دارد، در شرایطی که برخی از جریان های داخلی تلاش می کنند تا معیارهایی مانند استکبارستیزی، دین مداری، عدالت طلبی، ساده زیستی، حمایت از محرومان و مظلومان ایران و جهان و … را با عباراتی مانند افراطی گری، پوپولیستی، ماجراجویی، جنگ طلبی و.. تحریف کنند، دهه فجر فرصتی ایجاد می کند تا رسوب های این تحریف ها را از ذهن و جان خود و جامعه مان بزداییم.
یکی دیگر از آثار دهه فجر که معمولاً خیلی به آن توجه نمی شود و حتی بعضاً دچار سانسور می گردد، عبرت آموزی از ریزش ها و رویش های انقلاب است، البته تلخ است که ببینیم چه کسانی کنار حضرت امام خمینی (ره) بودند و دچار افول شدند، واقعاً پذیرفتن این مسأله سنگین است که چگونه افرادی که می پنداشتند برای انقلاب حاضرند همه چیزشان را صرف کنند، در برابر چرب و گرم و مقام و فرزند، دچار لرزش دست و سستی پا شدند و نسیان ذهن شدند ولی در هر صورت این مسأله واقعیتی است که اگر از آن درس عبرت گرفته نشود، چه بسا ما را که از برخی از انقلابیون قدیم از علم و ایمانِ ضعیف تری برخورداریم را به خود گرفتار نماید، آری! دهه فجر و تورقی بر ایام تاریخی انقلاب و شخصیت های انقلابی، اگر چه بعضا مایه افسوس خوردن ماست ولی از سویی نیز مایه عبرت و درس آموزی است.
از دیگر برکات دهه فجر درس دشمن شناسی آن است، انقلاب به خوبی نشان می دهد که چه کسانی حتی با پز روشنفکری اعم از داخلی و خارجی، بدون این که حقی برای اختیار مردم قائل باشند، برای حفظ شاه تمام تلاش شان را انجام دادند، و این که چه کسانی برای حفظ امتیازات نفتی، اقتصادی و نظامی شان در منطقه، تلاش کردند تا شاه را به هر قیمتی برکشور مستولی نمایند، و این که چه کشورهایی بعد از انقلاب حقوق و دارایی های ما در کشورهای دیگر را به نفع خود مصادره یا بلوکه کردند، کلاس درسی برای دشمن شناسی است، درسی که هرکسی آن را نیاموزد روزی در برابر دشمن خوار آید.
انقلاب و حضور هماهنگ امام خمینی (ره) و مردم در انقلاب، یک درس تاریخی برای تمام اعصار انقلاب ما و همه نهضت های آزادی خواه جهان داشت، درسی بود از اهمیت رهبری و لزوم وحدت حول این محور، درسی که در تمام مقاطع انقلاب تکرار شد و به اذعان دشمنان این انقلاب، نقش رهبری در انقلاب همان قدر که موجب پیروزی آن شد، در بقای آن نقش محوری ایفا کرده است، تجربه ولایت فقیه در انقلاب اسلامی ایران بعد از گذشت قریب به ۴ دهه از انقلاب یادآور آن کلام منتسب به حضرت امام خمینی (ره) است که «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد»
این مطلب در بولتن نیوز منتشر گردید.