اخیرا جناب هاشمی اعلام کردند که “دولت قبلی هیچ توفیقی در مذاکرات نداشته اند و این پیروزی مدیون دولت تدبیر و امید است” لیکن به نظر می رسد هرگونه مقایسه ای در هر مسئله ای، باید در شرایط مشابه صورت گیرد و مطالبی که در این خصوص تقدیم می گردد بیش از این که در […]
اخیرا جناب هاشمی اعلام کردند که “دولت قبلی هیچ توفیقی در مذاکرات نداشته اند و این پیروزی مدیون دولت تدبیر و امید است” لیکن به نظر می رسد هرگونه مقایسه ای در هر مسئله ای، باید در شرایط مشابه صورت گیرد و مطالبی که در این خصوص تقدیم می گردد بیش از این که در جهت مقایسه عملکرد دو گروه مذاکره کننده هسته ای باشد، شرحی از شرایط متفاوت و تحلیل عملکردی دو گروه است:
تیم قبلی مذاکره کننده هسته ای :
مذاکرات هسته ای در دولت قبل با مسئولیت دولت های نهم و دهم نبود و این مسئولیت به دبیرخانه شورای امنیت ملی سپرده شده بود، دولت قبل در حالی مذاکرات را آغاز کرد که به خاطر تیم مذاکرات هسته ای دولت اصلاحات ما زیر بار ۲ سال تعلیق هسته ای و بدعهدی آژانس شده بودیم و بازگشایی تأسیسات هسته ای مقارن شد با ترک میز مذاکره از سوی گروه ۵+۱ و شروع صدور قطعنامه های شورای امنیت که طی قریب حدود یکسالی که از این قطعنامه ها و فشارهای شان گذشت، کشور به لحاظ اقتصادی و مدیریتی شرایط آرامی را در دولت نهم سپری می کرد که در هر صورت مقاومت های ایران به ثمر نشست و گروه ۵+۱ که دیدند ایران هم شرایط مناسبی دارد و هم در حال پیشرفت هسته ای است به ناچار بدون پیش شرط تعلیق به میز مذاکره بازگشتند و یکسال و اندی از این بازگشت گذشته بود که وسط مذاکراتی که در آن زمان موضوعش تهیه سوخت ۲۰ درصد برای نیاز درمانی کشور بود، فتنه ای که محوریتش را (براساس گزارش مراکز مختلف امنیتی)، جناب هاشمی رفسنجانی برعهده داشتند، باعث تا این بار، هیأت مذاکره کننده غربی، ۱۴ ماه میز مذاکره را ترک و به جایش شروع به تشدید تحریم ها کنند، تحریم هایی که به قول صادق خرازی (اصلاح طلب قدیمی)، خود اصلاح طلبان به دشمن گرا دادند و از زمستان ۹۰ نیز (به فرموده رهبری)، تحریم ها به فاز جنگ اقتصادی وارد شدند و این تحریم های هدفمند با برخی سوءمدیریت های دولت دهم و برخی حواشی که بین قوا ایجاد شد، موجب تضعیف پشتوانه مذاکره کنندگان گردید، حدود یکسال آخر دولت دهم هم که به امید بازگشت خستگان از انقلاب و تأثیرگذاری بیشتر تحریم ها عملا میز مذاکره را رها کردند و اگر سرگروه مذاکره کننده قبلی فقط کمی غیرانقلابی عمل می کرد، با انعقاد یک توافق کوتاه مدت از نوع ژنو، پای پیروزی انتخاباتی خود را مهر می زد، ولی چنین نکرد و کار را در عین صدق نیت به گروه بعد واگذار کرد و با این وجود در تمام این مدت به همت مذاکره کنندگان، دولت و مقاومت مردم، برگ برنده های متعددی از سوخت ۲۰ درصد، ۵ درصد، تکنولوژی های جدیدتر، افزایش سانتریفیوژها و مراکز بیشتر و امن تر هسته ای کسب کردیم تا گروه مذاکره کننده ی بعدی با دست خالی به میز مذاکره نرود و در تمام این مراحل نیز از ارائه گزارش به رسانه ها، مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان هیچگونه ابایی وجود نداشت و همواره نیز به اعضای گروه ۵+۱ به صورت یک مجموعه نگاه کرد و از باج خواهی و چانه زنی یک به یک ایشان ممانعت نمود و در نهایت در حالی که به اقرار مستندات مذاکرات، طرف دیگر مذاکره کننده به پذیرش حق غنی سازی ایران و برداشتن تحریم ها قانع شده بود و در حین هم سنگ سازی گام های توافق عملاً مذاکرات به دولت بعد تحویل شد.
تیم فعلی مذاکره کننده هسته ای :
بزرگترین عامل به قدرت رسیدن جناب روحانی، هجمه به شیوه تیم قبلی مذاکره کننده هسته ای از طریق اتهامات کذبی مانند بیانیه خوانی و تمامیت خواهی بود که چه در این هجمه و چه در تشکیل آن ائتلاف دروغین بین اصولگرایان، شخص علی اکبر ولایتی، نقش کلیدی و آقایان ناطق و هاشمی نقش پشت پرده را ایفا کردند. همزمان با پیروزی دولت یازدهم، مسئولیت این مذاکرات از شورای امنیت ملی به وزارت امورخارجه دولت یازدهم منتقل شد و در گام اول اعلام شد که از این پس مذاکرات هسته ای به مردم، رسانه ها و حتی مجلس گزارش داده نخواهد شد، در گام دوم کلی از برگ برنده هایمان اعم از برخی پیشرفتها یا غنی سازی ها یا ذخیره ها را بدون هیچ ستاده ای و قبل از آغاز جدی مذاکرات و یا در همان توافق ۶ ماهه بدون مابه ازای واقعی متوقف و یا خنثی )و یا اکسید) کرد، در گام سوم با ادعای خالی بودن خزانه، سیاه نمایی مطلق و ارتباط دادن نان، هوا و آب مردم به تحریم، توان چانه زنی ما را به اقل رساندند، در گام چهارم با تک تک اعضای گروه ۵+۱ مواجه شدند و هرکدام در مواقع حساس به تنهایی در برابر ایران اقدام به چانه زنی کردند و بدتر از همه این که این قدرت چانه زنی به صورت طولانی مدت تحت عنوان ماشه ی بازگشت تحریم ها به هرکدامشان تحویل شد، تا با اعتراضی از سوی هرکدامشان (به هر بهانه ای)، بتوانند تحریم ها را برگردانند و حال این که ما باید صرفا با گروه ۵+۱ طرف می شدیم نه به تک تک شان که تأثیر این اشتباه هم در روند مذاکرات و هم در نتیجه مذاکرات تأثیرات شگرفی گذاشت و در گام پنجم تلاش برای ارتباط دادن بین توافق هسته ای و آینده ی سیاسی دولت یازدهم که این مسئله هم از سوی مذاکره کنندگان ما و هم از سوی مذاکره کنندگان طرف مقابل بارها بیان شد که نشان از برداشت سیاسی دولت یازدهم از مذاکرات هسته ای داشت و در گام ششم نیز اقدام به تهیه برجامی نمودند که در آن خطوط متعدد قرمز نظام اعم از بازرسی از مراکز امنیتی و نظامی، بازجویی ازدانشمندان هسته ای، محدودیت شدید و بلند مدت توان هسته ای، غیر متوازن بودن اقدامات اجرایی و بدتر از همه باقی ماندن ساختار تحریم ها نقض شده است و در گام هفتم نیز با اقدام عملی در جهت حذف جایگاه قانونی مجلس (طبق اصل ۷۷ قانون اساسی) و نشنیده گرفتن توصیه ی خصوی رهبری و با به بازی گرفتن احساسات مردمی که در تمام روند مذاکرات و حتی هنوز در جریان جزییات مذاکرات قرار نگرفته اند تلاش می کند تا یک تعهد سنگین و بلندمدت را بر مردم، کشور، نظام و دولت های آینده کشور تحمیل نماید. در خصوص عملکرد مذاکره کنندگان هسته ای دولت یازدهم در کنار تمام این موارد باید به تلاش و تحرک گسترده ایشان برای اتمام مذاکرات اشاره کرد که مورد توجه رهبری نیز قرار گرفت، لیکن همانطوری که رهبری فرمودند ایرادات و اشکالات برجامی که حاصل مقاومت مردم، مجاهدت دانشمندان و فعالان هسته ای، تلاش تیم های مذاکره کننده هسته ای و دولت های مختلف است باید در نهایت با واکاوی دقیق و از طریق قانونی مجلس کشف و اصلاح گردد.