سال جدید به “سرمایه گذاری برای تولید” نامیده شده است تا همچنان تاکیدی باشد بر اولویت مسئله اقتصاد و خصوصا موضوع تولید که این بار از منظر سرمایه گذاری به آن توجه شده است و طبیعتا توجه به بایدها و نبایدهای لازم برای تحقق این شعار امری ضروری به نظر می رسد.
سال جدید “سرمایه گذاری برای تولید” نامیده شده است تا همچنان تاکیدی باشد بر اولویت مسئله اقتصاد و خصوصا موضوع تولید که این بار از منظر سرمایه گذاری به آن توجه شده است و طبیعتا توجه به بایدها و نبایدهای لازم برای تحقق این شعار امری ضروری به نظر می رسد. اهمیت تولید آنجاست که می تواند بسیاری از مشکلات اقتصادی خرد و کلان را حل کند. تولید عامل کاهش وابستگی و تقویت استقلال کشور، باعث رشد اشتغال و افزایش ثروت ملی، موجب کاهش تورم، عامل بهبود بسیاری از آسیب های اجتماعی، باعث ارزآوری و کاهش خروج سرمایه های ارزی می شود.
البته خود «تولید» دارای دسته بندی های مختلفی است و می تواند از منظرهای مختلف به آن نگاه شود و منظور از تولید، طبیعتا هم تولید کالا و هم تولید خدمت است و اساسا هر آنچه که یک ارزش افزوده واقعی و مفید اعم از یک محصول صنعتی یا کشاورزی یا یک نرم افزار رایانه ای و… را ایجاد کند مشمول تعریف تولید می تواند باشد.
تولید ابعاد و مقیاس های مختلفی دارد و به همان تناسب سرمایه هایی که می توانند تولیدی را برپا کنند یا به گسترش تولیدی کمک کنند نیز بسته به اینکه هدف، راه اندازی یک کسب و کار خانگی یا اینترنتی کوچک، یک کارگاه زودبازده یا یک کارخانه یا هولدینگ باشد، متفاوت خواهد بود.
تولید از حیث این که چقدر ارزش افزوده ایجاد می کند هم قابل توجه است، هرچه سهم دانش و سپس فن آوری در یک تولید بیشتر از سایر عوامل باشد آن تولید، به نسبت سایر تولیدات سودآورتر و پاک تر و رقابتی تر خواهد بود و از این حیث است که کشورهای پیشرفتهتر امروزه بیشتر به تولیدات دانش بنیان توجه نشان می دهند تا تولیدات مبتنی بر صنایع خشن، قدیمی و آلوده.
تولید اما در کشوری که به لحاظ اقتصادی تحت شدیدترین تحریم ها است جنبه دیگری هم دارد و آن توجه به محصولات راهبردی است، محصولاتی که دشمنان با تحریم آنها بیشترین لطمه را به کشور می توانند وارد کنند و از این حیث طبیعتا، تولید محصولات راهبردی و استراتژیک بیشترین کمک به منافع ملی خواهد بود هرچند جنبه سودآوری آنها در صدر نباشد.
همانطور که تولید محصولات راهبردی به کاهش خروج ارز از کشور کمک می کند، تولید محصولات صادرات محور نیز به تامین ارز مورد نیاز کشور کمک می کند و از آنجا که متاسفانه بخشی از تنش های اقتصادی کشور ناشی از ناترازی در بازار عرضه و تقاضای ارزی است که عمدتا از فروش نفت حاصل می شود، ایجاد تنوع در بازار صادرات خصوصا از طریق تولیدات ارزآور کمک شایسته ای به کشور خواهد کرد.
تحقق شعار سرمایه گذاری برای تولید طبیعتا از دو منظر قابل بررسی است، از این دیدگاه که نقش مردم چیست و این که حاکمیت چه باید کند؟
نقش مردم: طبیعتا هدایت سرمایه های مردم به سمت تولید بهترین کمک مردم برای تحقق این شعار است ولی چند مسئله در این خصوص وجود دارد، آیا همه مردم می توانند در امر تولید وارد شوند و اگر نمی توانند چگونه و توسط چه واسطه ای باید سرمایه خود را به سمت تولید هداست کنند؟
همان طور که در مقدمه عرض شد، عرصه تولید آنقدر گسترده و متنوع است که تقریبا هر کسی می تواند به فراخور علاقه، دانش، مهارت، میزان سرمایه، منابع در دسترس و… اقدام به ایجاد یک کسب و کار مبتنی بر تولید کالا یا خدمت نماید که این کسب و کار می تواند از ابعاد مشاغل خانگی تا کسب و کارهای اینترنتی کوچک تا ایجاد یک کارگاه تولیدی کوچک یا یک کارخانه بزرگ را در بر بگیرد و از این حیث تقریبا سهم بزرگی از جامعه می توانند با سرمایه های خود راسا به حوزه تولید ورود کنند.
صاحبان سرمایه های خرد برای سرمایه گذاری در تولید البته غیر از ورود انفرادی یا مستقیم، هم افزایی و تعاون است. صاحبان سرمایه می توانند با تشکیل تعاونی یا شرکت های خصوصی اقدام به هم افزایی سرمایه ها و توانایی های خود کنند. استفاده از یک ساختار حقوقی منسجم و قانونی برای جلب مشارکت افراد می تواند قالب خوبی برای سرمایه گذاری، تولید و توزیع درآمد مشترک بین اعضا باشد و از دیگر مصادیق مشارکت در سرمایه گذاری برای تولید می تواند خرید سهام شرکت های تولیدی با رویکرد بلندمدت باشد.
در کنار نقش های مهمی که از طرف مردم به عنوان صاحبان سرمایه های خرد و متوسط برای تحقق شعار سال وجود دارد، حاکمیت هم نقش های مهمی دارد که مهمترین آنها ایجاد فضای مناسب و تسهیلگری برای ورود سرمایه های مردم و ایجاد ناامنی برای ورود سرمایه های سرگردان به حوزه های مخرب مثل ارز، سکه، ملک، خودرو و… است.
موضوع تسهیل صدور مجوزها برای کسب و کار امری بود که در دولت شهید رئیسی مسیر خوبی را شروع کرد که استمرار آن حرکت حتما به سرمایه گذاری بهتر برای ورود سرمایه های مردم به سمت تولید می تواند کمک نماید کما این که هنوز بسیاری از کسانی که قصد ورود به کسب و کاری را دارند در همان مرحله اول منصرف و پشیمان و خسته می شوند که در این راستا موضوع تنقیح قوانین و مقررات و همین طور، تجویز نظارت های پسینی به جای سخت گیری های پیشینی (جز در مواردی که به سلامتی و ایمنی مردم مربوط می شود) در دستور کار قرار گیرد.
شروع هر کسب و کاری با اصطکاک و تنش های زیادتری نسبت به زمانی که آن کسب و کار روی ریل افتاده است مواجه است و از این حیث حمایت ها و معافیت های ویژه ای را برای شروع کسب و کارها در حوزه های بیمه و مالیات و تسهیلات و… می توان در نظر گرفت.
در بحث حمایت ها و معافیت ها برای تحقق شعار سرمایه گذاری برای تولید، باید سنجه ها و شاخص های بهینه ای را تعریف کرد که محوریت آنها خود «تولید» باشد اما متاسفانه همواره شاخص های دیگری مثل «تعداد اشتغال» معیار این حمایت ها و معافیت ها قرار گرفته است و این امر باعث شده است تا بجای سرمایه گذاری در تکنولوژی های رقابتی، صنایع فرسوده و غیررقابتی توسعه یابند.
از مهمترین موانع تولید و سرمایه گذاری در تولید، تورم بالا است. تورم بالا باعث می شود سفته بازی و دلالی به صرفه تر از سرمایه گذاری در سایر بخش ها باشد و از این رو فضای مناسب برای سرمایه گذاری در امر تولید مستلزم مهار عوامل تورم ساز، خصوصا بانکهای متخلف می باشد، بانک هایی که با عدول از مقررات و نظامات قانونی، باعث رشد تساعدی نقدینگی و تشدید تورم شده اند.
بانکها اما باید در موضوع هدایت سرمایه ها به سمت تولید نیز نقش جدی تری ایفا کنند و برای این منظور لازم است شاخص های ارزیابی بانکها به نحوی اصلاح شود که در کنار توجه به انضباط مالی بانکها، سرمایه گذاری در تولید به عنوان یک شاخص مثبت و مهم تعریف شود چرا که بانکها ذاتا تمایل دارند سرمایه های خود را به سمت بخش های کم ریسک تر و پرسودتر هدایت کنند و بر همین اساس هم ارزیابی می شوند و این معضل حتی درباره بانک های توسعه ای هم وجود دارد و تا این نظام ارزیابی و رتبه بندی بانکها اصلاح نشود، توقع تغییر رویه در بانکها نیز منطقی به نظر نمی رسد.
توجه به منافع تولیدکنندگان نیز امری ضروری است، آنچه که باعث می شود سرمایه گذاران از ورود به امر تولید پرهیز کنند، عدم پایبندی دولت به حفظ منافع سرمایه گذاران است، نه این که مثلا سرمایه گذارانی در حوزه انرژی و تولید برق ورود کنند اما دولت به عنوان تنها مشتری ایشان، با تعریف قیمت غیراصولی باعث زیان ایشان گردد، امری که در گذشته رخ داد که اگر اتفاق نمی افتاد چه بسا امروز در تولید برق دچار مشکل نبودیم.
یکی دیگر از بایدهای سال سرمایه گذاری برای تولید، حمایت از بازار سرمایه است، چرا که نقدینگی هایی که به بورس وارد می شود نوعی کمک به تامین نقدینگی در تولید است و از سوی دیگر یک بازار سرمایه منطقی و پویا می تواند مانع ورود نقدینگی به بازارهای مخربی مثل ارز و طلا بشود. البته برای اینکه بازار سرمایه چنین قابلیتی پیدا کند باید اعتماد به مردم برگردانده شود امری که متاسفانه طی چند سال اخیر اتفاق نیفتاده است.
یکی از الزامات سرمایه گذاری برای تولید اصل سرمایه پذیری در آن است، یعنی باید ظرفیت سرمایه گذاری در تولید بیشتر شود، خصوصا در بخش هایی که می توانند موتور محرکه سایر بخش ها باشند، مثلا صنعت ساختمان که اگر رونق یابد می تواند بازار خوبی برای سرمایه گذاری در زیربخش های متعدد و متنوع این صنعت مادر گردد و از این حیث ایجاد رونق و رشد ظرفیت سرمایه پذیری در صنایع مادر باید به صورت ویژه در دستور کار دولت قرار گیرد.
از دیگر اقداماتی که دولت و همه نهادهایی که دستی در فرهنگسازی دارند باید انجام دهند، ترویج فرهنگ کار و تولید بجای کسب و کارهای دیگری است که مبتنی بر کار و تولید نیستند و بخش زیادی از سرمایه گذاری های داخلی را معطوف خود می کنند که با توجه به توسعه تکنولوژی، تنوع زیادی نیز یافته که از سرمایه گذاری و اصطلاحا ترند کردن در ارزهای خارجی و ارزهای دیجیتال تا سفته بازی های سنتی در بازارهای خودرو و ملک و سکه و… را دربر گرفته است.
بازدیدها: 32