اگر چه آقای روحانی امر کردند که دیگر به برجام نقد نشود ولی باتوجه به سخنان اخیرشان در همایش استانداران (۹۴/۱۱/۱) در مورد برجام، لازم است در خصوص این سخنان، مواردی بیان گردد، لذا ابتدا به سخنان ایشان توجه می کنیم: «ما می خواستیم همه قطعنامه هایی که علیه مردم ایران تصویب شده لغو شود. به […]
اگر چه آقای روحانی امر کردند که دیگر به برجام نقد نشود ولی باتوجه به سخنان اخیرشان در همایش استانداران (۹۴/۱۱/۱) در مورد برجام، لازم است در خصوص این سخنان، مواردی بیان گردد، لذا ابتدا به سخنان ایشان توجه می کنیم:
«ما می خواستیم همه قطعنامه هایی که علیه مردم ایران تصویب شده لغو شود. به این نکته توجه کنید نه تعلیق شود و نه تعویق شود، خوب این ادعا ادعای بزرگی بود، من اولین بار که به تیم مذاکره کننده هسته ای گفتم خط قرمز من برای شما این است که قطعنامه ها باید لغو بشود، این خط قرمز من است بقیه مهم نیست. قطعنامه ها به عنوان اولین خط قرمز است و خط قرمز دوم هم تحریم ها است، همه تحریم ها باید برداشته شود. بقیه موضوعات را میشد با فرازو نشیب بپذیریم.رییس جمهوری ادامه داد: ‘حالا سانتریفیوژ ها ۵ هزار یا ۶ هزار، یا ۶ هزار و ۴۰ تا است. من اشاره می کنم اینها چیزهای مهمی نیست، در یک مسئله مهم ملی و بین المللی ما باید به آن اهداف بلند و اصلی که سرنوشت ملت به آنها گره خورده، آنها را باید حل و فصل کنیم.»
اظهارات برجامی روحانی در همایش استانداران از چند جهت قابل نقد است:
اولاً که ایشان به خط قرمزهایی که خودشان صلاح می دانستند اصالت داده اند و از تیم مذاکره کننده اینها را خواسته و گفته بقیه موضوعات را می شود با فراز و نشیب پذیرفت!! و این در حالی است که خطوط قرمز مقام معظم رهبری باید به عنوان اصول اولیه واصولی که قابل عدول نبود از سوی رئیس جمهور برای دستگاه دیپلماسی تعیین میشد، مشخصاً خطوط قرمزی که ایشان برای مذاکره کنندگان تعیین کردند فرسنگها از خطوط قرمز رهبری عقب تر بوده است.
ثانیاً این که ایشان لغو قطعنامه ها را خواستند و الان هم این لغو را محقق شده اعلام می کنند اشکال اساسی دارد. شاید این که در قطعنامه ۲۲۳۱ کلمه لغو برای قطعنامه های قبلی آمده است کفایت کرده است اما واقعاً آیا قطعنامه ها لغو شده اند؟! چطور وقتی بندهای ۱۱ و ۱۲ قطعنامه ۲۲۳۱ می گوید «اگر هرکدام از دولت های طرف برجام درخصوص پایبندی طرف مقابل اعتراض داشته باشد، بعد از به نتیجه نرسیدن یک مکانیزم یک ماهه، همه ۶ قطعنامه قبلی، به همان شکل پیش از برجام اعمال خواهند شد»، این بازگشت ظرف یک ماه با مکانیزم ماشه و حتی بدون فرصت برای رأی وتوی چین و روسیه می تواند به معنی «لغو» تعبیر گردد؟! آیا این به تعلیق یا تعویق نزدیک تر نیست؟!
ثالثاً خط قرمز دوم آقای روحانی صرفاً برداشته شدن تحریم ها بود، برداشته شدنی که البته به معنی «لغو تحریم ها» که مد نظر مقام معظم رهبری بود، نبود و بدتر این که همین تعلیق ها نیز اولاً درمورد همه تحریم ها نبود، ثانیاً که در مورد همه تحریم های هسته ای نبود و ثالثاً این که وقتی مکانیزمی برای جلوگیری از افزودن تحریم به بهانه های دیگر در توافقات تعبیه نشده است و به اقرار آقای ظریف، آمریکا نیز به تحریم معتاد شده است، عملاً تمام آنچه که بابتش مذاکره شد احتمالاً با بهانه های جدید برما تحمیل خواهد شد.
رابعاً زمانی که آقای روحانی کار دولت یازدهم را شروع کردند، ۱۹ هزار سانتریفیوژ درحال کار بودند و ایشان در همان بدو مذاکرات، توسعه سانتریفیوژها را که عامل بسیار مهمی در میزان امتیازگیری بود را متوقف نمود و در حالی که نظر مقام معظم رهبری حفظ ۱۹۰ هزارسو بود تا حداقل نیاز نیروگاه بوشهر تأمین شود، ولی گویا این مقوله نیز از مقوله هایی بود که برای شخص رئیس جمهور فاقد اهمیت بوده است.
خامساً آقای روحانی می گویند حل مسائل ملی، بین المللی و اهداف بلند مهم بوده است ولی نمی دانم چرا این تصور به ذهن می آید که گویا ایشان اهداف بلند را بهانه ای برای توجیه پذیرش محدودیت های بلند مدت قرار داده اند، در هر صورت مقام معظم رهبری بارها مخالفت شان را با پذیرش محدودیت های بلند مدت ۱۰ و ۱۵ ساله اعلام کرده بودند، ولی آقای روحانی به بهانه اهداف بلند، محدودیت های بلندی را بر صنعت هسته ای و مسائل امنیتی و نظامی کشور (اعم از محددیت های موشکی تا بازرسی های گسترده) پذیرفتند.
نتیجه: اگر چه ظاهراً سخنان روحانی یک روایت ساده از مسیر مذاکرات است اما نگاهی به سخنان وی اثبات می کند که ایشان بیشتر درپی این است که اثبات کند که در مسیر برجام هر هدفی که به عنوان خط قرمز تعیین کرده را عینیت بخشیده است، یقیناً این همان مسئله ای است که مقام معظم رهبری در خصوص آن فرمودند بهتر از این هم در خصوص برجام می شد عمل کرد و یا در نامه تأیید برجام فرمودند که برجام پر از نقاط ضعف حقوقی است که اگر به درستی از آنها حراست نشود طرف مقابل از آنها به نفع خود استفاده خواهد کرد. متأسفانه برجام هم به لحاظ خطوط قرمزی که ملاک مذاکرات بوده از سوی مذاکره کنندگان به درستی هدایت نشده و هم به لحاظ این که راه فرار و تأویل در آن به نفع طرف مقابل تعبیه شده است همانطوری که تحریم های جدید موشکی یکی از همین تأویل نظرها بوده است. با تمام آنچه که گفته شد، همانطوری که مقام معظم رهبری فرمودند، برجام مشکلات کشور را حل نمی کند بلکه مدیریت صحیح کشور براساس اقتصاد مقاومتی تنها چاره ساز کشور است.