اگر چه برخی تخلفات انتخاباتی مانند خرید و فروش رأی در جامعه و بین اکثریت نامزدهای انتخاباتی امری زشت و قبیح شمرده میشود اما همان قلیل افرادی که به این کار قبیح دست میزنند، واقعاً باعث تشویش اذهان عمومی و حتی بعضاً تأثیرگذاری بر نتیجه انتخابات میشوند که متأسفانه با برخورد قاطع مراجع قانونی نیز […]
اگر چه برخی تخلفات انتخاباتی مانند خرید و فروش رأی در جامعه و بین اکثریت نامزدهای انتخاباتی امری زشت و قبیح شمرده میشود اما همان قلیل افرادی که به این کار قبیح دست میزنند، واقعاً باعث تشویش اذهان عمومی و حتی بعضاً تأثیرگذاری بر نتیجه انتخابات میشوند که متأسفانه با برخورد قاطع مراجع قانونی نیز عموماً مواجه نشده است ولی امسال شاهد بودیم که سپاه گیلان در زمینه پاسداشت از سلامت انتخابات، رأساً شدت به عمل به خرج داد و توانست با ۱۷ نفر از دلالان اصلی خرید و فروش رأی و ۱۶ اتوبوس حامل افرادی که به فروش رأی خود اقدام کرده بودند، برخورد نماید که باید از این لحاظ از حضور مسئولانه سپاه تقدیر نمود و با مطالبه گری و حمایت بیشتر از نهادهای نظارتی، این نهادها را به انجام تکالیف خود در این خصوص بیشتر ترغیب و الزام نمود.
لزوم مواجهه با نامزدهای متخلف: در کنار بازداشت و مقابله با دلالانی که به امر خرید و فروش رأی اقدام کرده اند، به نظر میرسد حتماً باید با نامزدهایی که به این شیوه غیرقانونی و غیراخلاقی دست میزنند و این دلالان را به کار میگیرند برخورد قاطع صورت گیرد و گرنه این تخلفات بعدها نیز ادامه خواهد یافت، مطمئناً اگر نامزدی حاضر باشد به هر قیمتی و از هر راهی در انتخابات پیروز شود، پس از نماینده شدن نیز به هر قیمتی و با هر وسیله ای در پی حفظ بقا و کسب منافع خود و دوستانش خواهد بود.
ریشه یابی رأی فروشی در برخی از مردم: و اما شق مهم دیگر این تخلفات، افرادی هستند که حاضر به فروش رأی خود میشوند که عدم واکاوی صحیح انگیزه ها و اهداف ایشان مانع امکان مقابله با این عارضه میگردد که در ادامه دو عوامل عمده ای که موجب شیوع این مسئله در برخی از طبقات اجتماعی می شود را مختصراً واکاوی می نمایم:
۱- بیشتر کسانی که حاضر به رأی فروشی میشوند، احساس میکنند نتیجه آرایشان هیچ تأثیر واقعی روی امور کشور و خودشان نمیگذارد، یعنی افراد اساساً اینگونه میپندارند که هرکسی که رأی بیاورد به دنبال منافع خودش خواهد بود و بر این اساس خودشان را توجیه میکنند که اگر حق رأی خودشان را به مبلغی بفروشند به کشورشان ضربه ای وارد نکرده اند و حال این که نامزدهای مختلف، به لحاظ پاکدستی، از نظر تخصص، به لحاظ تعهد کاری و همچنین مردم دوستی و باوجدان بودن، با هم تفاوت های چشمگیری دارند و معمولاً نامزدهایی که حاضر میشوند حیثیت خود را زیر پا بگذارند و اقدام به خرید رأی نمایند، پست ترین نامزدها به لحاظ سلامت، تعهد و تخصص هستند و فروش حق رأی به این افراد، یقیناً کمک به انتخاب بدترین نامزدهای انتخاباتی کشور و چه بسا ضربه های مهلک به منافع ملی، امنیت ملی و حتی تاریخ کشور خواهد بود، که در خصوص رفع این عارضه از این طبقات، میتوان به فرهنگسازی در جهت معرفی آثار و تبعات رأی فروشی اقدام نمود تا قباحت این کار برای همه مردم به خوبی تبین گردد.
۲- برخی از افراد اساساً شرایطی ندارند که قادر به فهم اهمیت حق رأی و تعیین سرنوشت خود باشند، وقتی یک معتاد حاضر میشود فرش زیر پای فرزندانش را برای خرید مواد افیونی بفروشد، چه توقعی از او میتوان داشت که رأی خودش را به مثقالی بیخیالی و توهم نفروشد و یا وقتی که فردی برای خرید داروی فرزند بیمارش پول ندارد، شاید بیشتر در معرض پذیرش پیشنهاد فروش رأی قرار گیرد که البته توجیه چنین افرادی در خصوص آفات و آسیب های اجتماعی عارضه رأی فروشی، امری سخت است و عموماً چنین افرادی در معرض آسیب ها و انجام تخلفات دیگر اجتماعی نیز ممکن است قرار گیرند که دولت و نهادهای حاکمیتی باید در خصوص این اقشار آسیب پذیر بیشتر و بیشتر حساس باشند و با رفع نیازهای اولیه افراد و خانواده ها، مانع جرایمی از قبیل رأی فروشی، خودفروشی، جرائم اجتماعی، تکدی گری و … گردند.