در طول یکی دوماه اخیر اعتراضات صنفی بین کارکنان دولت رو به فزونی نهاده است به نحوی که پرستاران، فرهنگیان، بازنشستگان فرهنگی و بسیاری از ادارات دیگر با تجمع یا نامه نسبت به سیاست های نظام دستمزد دولت اعتراض کرده اند. بررسی ریشه های این اعتراضات بسیار مهم است چرا که درک اشتباه از این اعتراضات […]
در طول یکی دوماه اخیر اعتراضات صنفی بین کارکنان دولت رو به فزونی نهاده است به نحوی که پرستاران، فرهنگیان، بازنشستگان فرهنگی و بسیاری از ادارات دیگر با تجمع یا نامه نسبت به سیاست های نظام دستمزد دولت اعتراض کرده اند. بررسی ریشه های این اعتراضات بسیار مهم است چرا که درک اشتباه از این اعتراضات ممکن است در آینده ی نزدیک موجب سوءاستفاده قرار گیرد.
با نگاهی به مصاحبه ها و شعارنوشته های معترضان مشاهده می شود که ایشان نسبت به تبعیض معترضند، وقتی می بینند کارمندی در یک اداره ی دیگر چند برابر کارمندی با شغل مشابه یا معادل در اداره ی دیگر حقوق می گیرد، دچار سرخوردگی می شود. وقتی می بیند که دولت مصوبه ای ابلاغ کرده که حقوق کارمندان ومدیران ستادی را افزایش می دهد می رنجد و این نارضایتی ها با تجمع و اعتراض همراه می شود.
اگر چه ریشه ی این اعتراضات به اذعان خود معترضان تبعیض است، اما بیان مطالبی که از سوی منتقدان مذاکرات و دولت بیان می شود، احتمال سوءاستفاده از این اعتراضات را به ذهن متبادر می سازد چرا که دولت به منظور توجیه توافق نابرابر، ممکن است این اعتراضات را نه در جهت اعتراض به تبعیض، بلکه به خستگی از مقاومت و سختی هایش تعبیر نمایند.