امروز جناب روحانی در جمع سفرا و رؤسای نمایندگی های ایران در خارج از کشور مجدداً سخنان تندی علیه منتقدان توافق نامه ژنو و مذاکره با آمریکا بیان داشتند که بخشی از این سخنان عیناً در ادامه می آید: ….یک عده شعار میدهند ولی بزدل سیاسیاند؛ هر وقت میخواهد مذاکره شود یک عده میگویند داریم […]
امروز جناب روحانی در جمع سفرا و رؤسای نمایندگی های ایران در خارج از کشور مجدداً سخنان تندی علیه منتقدان توافق نامه ژنو و مذاکره با آمریکا بیان داشتند که بخشی از این سخنان عیناً در ادامه می آید:
….یک عده شعار میدهند ولی بزدل سیاسیاند؛ هر وقت میخواهد مذاکره شود یک عده میگویند داریم میلرزیم؛ خوب به جهنم، بروید یک جای گرم پیدا کنید…
…عدهای در داخل تعاملهراسی میکنند و میگویند چرا به یک خارجی نزدیک شدید؟ میگویند خارجیها الکتریسیته خطرناکی دارند، به آنها نزدیک نشوید! یک آقایی میگوید هر موقع با خارجیها مذاکره کردیم دچار شکست شدیم. این همه امام و رهبری فریاد زدند خودباوری و اعتماد به نفس؛ این است اعتماد به نفس افرادی که تعاملهراسی میکنند….
همانطوری که مشاهده می کنید عبارات توهین آمیزی مانند ترسو، بزدل، به جهنم، لرزان، اهل تعامل هراسی و … نیز امروز به عبارات توهین آمیز قبلی مانند بی سواد، فرصت طلب، منتفع از تحریم، رانتخوار، بی شناسنامه، متحجر، افراطی، بیکار، کسانی که دین را نمی شناسند، لبو فروش و راننده تاکسی و … افزوده شد و این همه توهین در حالی مشمول منتقدان و دلسوزان داخلی می شود که جناب روحانی قبلاً رئیس جمهور آمریکا را فردی مؤدب و باهوش خوانده بود و این عصبانیت و شدت با دوستان و نرمش و مهربانی با دشمنان در نوع خود عجیب است.
جالب است که جناب روحانی برای اثبات حقانیت تعامل با آمریکا، از سوابق مذاکراتی خود و دیگران دلیل می آورد و حال این که اتفاقاً سوابق و تجارب مذاکرات با غرب و آمریکا چه آنان که با اذن امام و رهبری انجام شد و چه آنهایی که بدون اجازه انجام شد نشان می دهد که یا تعاملی با دشمنان و مستکبران عالم تاکنون محقق نشده است و یا این که این تعامل کاملاً به ضرر ما تمام شده است و برای تحمل و جبران شان هزینه های هنگفتی را متحمل شده ایم مگر این که دوباره به ابزار مقاومت و اتکا به نفس متوسل شده باشیم.
بحث دیگر این است که بیش از این که عزم به تعامل برای منتقدان نگران کننده باشد و اصطلاحاً تعامل هراس باشند، میزان ذوق زدگی در برقراری این تعامل و اصرار بر عدم اطلاع رسانی در این خصوص است که نگران کننده است، آقای روحانی اگر برای منتقدان و دلسوزان حتی حق نگرانی نیز قائل نیستند، حداقل می توانند به جای این همه توهین و نیش و کنایه، از عزم جدی به حفظ منافع ملی و عزت و استقلال کشور بگویند تا مرهمی بر زخم های دیرینی باشند که از سوی دشمن ایجاد شده است، نه این که نمکی بر آن ها بشوند، ولی گویا بیش از این که منتقدان دچار تعامل هراسی باشند، دولت دچار ترس از انتقاد و منتقد گشته است و سنگین ترین آتش توپخانه اش را به سمت منتقدان می ریزد.
و بازهم بحث دیگری که در خصوص این سخنان به ذهن می رسد این است که چگونه ممکن است افرادی که کشور را محکم، مقاوم، مستقل، خودکفا می خواهند ترسو و بزدل خوانده شوند و در عین حال افرادی که اداره ی کشور را مگر از طریق مذاکره با دشمن میسر نمی دانستند امروز شجاع نامیده شوند؟! مثل این است که اهل قیام و مقاومت و جهاد را ترسو لقب دهند و اهل مذاکره و تعامل با هرجنایتکاری را با شهامت! البته ما نه از آمریکا و نه از مذاکره و صحبت با او نمی هراسیم ولی بدبین بودن و امید به خیردشمن نداشتن از دشمن را به گوشت و پوست از امام و رهبرمان آموخته ایم و معتقدیم که اگر کسی این درس مهم را با وجود این همه خیانت و جنایت گذشته و جاری دشمنان به میل نیاموزد، به ترکه ی روزگار خواهد آموخت.