میزان مشارکت یکی از شاخص های مهمی است که میزان مقبولیت و مشروعیت نظام های حکومتی را نشان میدهد و انتخابات ۱۴۰۰ با مسائل و موضوعات متعددی مواجه شد که برخی از آنها بر مشارکت قریب ۵۰ درصدی مردم در انتخابات اثر گذاشتند و از این جهت عدم توجه به این عوامل امکان یک تحلیل جامع و صحیح را سلب می کند:…
عوامل قابل تأمل در مشارکت انتخاباتی ۱۴۰۰
میزان مشارکت یکی از شاخص های مهمی است که میزان مقبولیت و مشروعیت نظام های حکومتی را نشان میدهد و انتخابات ۱۴۰۰ با مسائل و موضوعات متعددی مواجه شد که برخی از آنها بر مشارکت قریب ۵۰ درصدی مردم در انتخابات اثر گذاشتند و از این جهت عدم توجه به این عوامل امکان یک تحلیل جامع و صحیح را سلب می کند:
ناکارآمدی دولت تهدیدی بر مشارکت
کاهش مشارکت نسبت به انتخابات های قبل از این حیث قابل پیش بینی بود که میزان نارضایتی و ناامیدی مردم از دولتی که خود را دولت تدبیر و امید نامیده بود در اوج قرار داشت و دولت نیز بیش از این که سهم خودش را بپذیرد مدعی بود هیچ ایرادی نداشته و مشکلات از صدر تا ذیل تقصیر تحریم است و اثر این القائات بر مردم این بود که پس هر دولتی بیاید همین است و از این حیث رهبری در یکی از سخنرانی های نزدیک به انتخابات فرمودند مشارکت با اسم ها و رسم ها بالا نمی رود بلکه نامزدها باید مردم را اقناع کنند که برای مشکلات کشور راه حل دارند و اگر چه برخی نامزدها همچنان همه مشکلات را به خارج از مرزها حواله می دادند اما نامزدهای جبهه انقلاب کوشیدند سهم ناکارآمدی های داخلی در بروز مشکلات را برجسته کنند و نشان دهند که می شد به مراتب کشور را بهتر اداره کرد و این که می شود مشکلات موجود را حتی اگر تحریم ها رفع نشود تا حد زیادی مرتفع کرد و این تلاش جبهه انقلاب باعث شد تا پیش بینی ها برای مشارکت حدود ۳۰ درصدی محقق نشود و مشارکت به قریب ۵۰ درصد برسد.
اثرات کرونا بر مشارکت
پاندمی کرونا چنان اثر گسترده ای داشت که هیچ مقوله داخلی و جهانی از آن مصون نماند و یکی از آثار آن نیز در میزان مشارکت های انتخاباتی در کشورهای مختلف نمایان شد که بعضا ۱۰ تا ۲۰ درصد از آنها کاست، کرونا از سه جهت در مشارکت اثرگذار بود، یکی این که بالاخره برای بخشی از مردم مشکلات معیشتی و اقتصادی زیادی ایجاد کرد و همین بر یأس و ناامیدی مردم اثر گذار بود، اثر دوم کرونا این بود که فعالیت های انتخاباتی بسیار محدود شد و رعایت پروتکل های بهداشتی موجب می شد انتخابات اصطلاحاً آن طور که باید و شاید داغ نشود و اثر دیگر کرونا آنجا بود که به قول مسئولان بهداشتی، برای ۱۰ درصدی که به دلیل ملاحظات کرونا یا کهولت یا بیماری امکان رأی دادن نداشتند، دولت امکان مشارکت را فراهم نکرد و عملا رأی بخشی از این افراد به صندوق ها ریخته نشد و از این حیث همین یک عامل به تنهایی اگر وجود نداشت میزان مشارکت به ۶۰ درصد می رسید.
مشارکت؛ هدف مشترک دشمنان خارجی و بدخواهان داخلی
تشویق مردم به عدم مشارکت این بار نه فقط از طریق رسانه های معاند بلکه حتی توسط برخی افراد و جریانات داخلی و خارجی معترض نیز در دستور کار قرار داشت که بخش زیادی از این اعتراضات ناشی از عدم احراز صلاحیت نامزدهایی مثل تاجزاده و احمدی نژاد بود که احراز صلاحیت شان از قبل هم بعید به نظر می رسید تا جایی که این افراد قبل از اعلام نتایج بررسی های شورای نگهبان و حتی بعضا قبل از آغاز زمان قانونی ثبت نام اعلام می کردند اگر تأیید صلاحیت نشوند انتخابات را قبول ندارند و از این لحاظ می کوشیدند اثر قابل توجهی بر مشارکت بگذارند لیکن حتی نظرسنجی های قبل از انتخابات نشان می دادند اولا بسیاری از این افراد اساسا سبد رأی بزرگی ندارند و ثانیا عدم حضور همان کسانی که سبد رأی قابل توجهی دارند نیز به دلیل این که آرائشان مختص خودشان نبود و به سایر نامزدها نیز منتقل می شد اثر محسوسی بر انتخابات نمی گذاشت که مجموع کاهش مشارکت این عامل را نهایتا ۱۰ درصد برآورد می کنم.
محبوبیت بالا و منفوریت پایین آیت الله رئیسی
نکته مهم دیگری که بر مشارکت اثرگذار بود به ویژگی برجسته و اخلاقی بخت اول انتخابات یعنی آیت الله رئیسی ربط داشت چرا که ایشان هم آرای مثبت بالا و هم آرای منفی (ضریب نفرت) بسیار پایینی داشت و این دو در کنار هم باعث می شدند انتخابات وارد فضای دوقطبی نشود تا آنجا که حتی او فساد و ناکارآمدی را رقیب خود می دانست و نه سایر نامزدها را و از سوی دیگر بسیاری از تخریب هایی که علیه او در سال ۱۳۹۶ انجام شد دیگر برای ۱۴۰۰ کارساز نبود و این موارد باعث شد تا اولا افراد بسیار کمی با انگیزه سلبی پای صندوق رأی حاضر شوند در حالی که در انتخابات های گذشته خصوصا ۸۸ و ۹۶ بسیاری از افراد تنها با این انگیزه رأی دادند که اشخاصی مثل احمدی نژاد و رئیسی پیروز نشوند ثانیا نظرسنجی های مختلف اذعان می کرد که هیچکدام از نامزدهایی که صلاحیت شان محرز شد یا نشد به این راحتی نمی توانند در برابر محبوبیت آیت الله رئیسی بخت چندانی داشته باشند چرا که آرای منفی برخی از ایشان از آرای مثبت شان بیشتر بود و این باعث می شد تا آرای ایجابی نیز به حداقل برسد چرا که افراد وقتی فکر میکنند عدم حضورشان تعیین کننده نیست، انگیزه کمتری برای مشارکت پیدا می کنند حال این که اگر رقابت دوقطبی و تنگاتنگی وجود داشت هم آرای آیت الله رئیسی و هم رقبای او و نتیجتا مشارکت افزایش پیدا می کرد.
جدایی بدنه اصلاحات از سران این جریان
نکته دیگر قابل توجه این بود که اصلاح طلبان نتوانستند بدنه خودشان را به مشارکت در انتخابات اقناع کنند، بسیاری از کسانی که در انتخابات ها به نامزد و لیست اصلاح طلبان رأی می دادند این بار رأی ندادند چرا که با دو تعارض جدی مواجه بودند، از یک طرف اصلاح طلبان مدام می گفتند رئیس جمهور کاره ای نیست و مسئولیت عملکرد روحانی را قبول نمی کردند و از طرف دیگر با نهاد اجماع ساز خود می خواستند بدنه اصلاحات را بر نامزدهای خود متمرکز کنند و تعارض دیگر این که از یک سو تمام ارکان نظام از صدر تا ذیل را زیر سوال می بردند و از سوی دیگر می خواستند در چنین نظامی نقش آفرین باشند که این دو تعارض باعث شده بود نه تنها در انتخابات ریاست جمهوری بلکه حتی در انتخابات شورای شهر هم که عمدتا مردم بدون شناخت گزینه ها و به صورت لیستی رأی میدهند و خاتمی رسما پای لیست اصلاح طلبان را امضا کرده بود هم نتوانستند گزینه های خودشان را به پیروزی برسانند.
بی انضباطی دولت در برگزاری انتخابات
از دیگر عواملی که قطعا چند درصدی بر مشارکت مؤثر بود، بی انضباطی دولت در برگزاری انتخابات، خصوصا در ساعات ابتدایی آن بود به نحوی که در بسیاری از شعب، رأی گیری با تأخیر ۲-۳ ساعته و با مشکل مواجه شد و این باعث خستگی مردم و ترک شعب می گردید. از سوی دیگر در شعبی که انتخابات های متعددی مثل میان دوره ای مجلس یا خبرگان در کنار ریاست جمهوری انجام شد، برخی از آرا اشتباها در صندوق دیگری ریخته شد که این هم از موجبات افزایش آرای باطله بود.
آرای باطله زیاد و تحلیل آن
رکورد ۱۳ درصد آرای باطله باعث شد برخی افراد، جریانات و رسانه های معاند این آرا را مصادره به مطلوب و به منزله مخالفت با نظام و موافقت با براندازی ثبت کنند اما همانطور که ذکر شد برخی از این آرای باطله صرفا اشتباها به صندوق های دیگر ریخته شده بود، ضمن این که وقتی شخصی پای صندوق حاضر می شود و رأی سفید می اندازد یا نام شخص دیگری را در برگه رأی می نویسد او را نمی توان مخالف نظام تلقی کرد بلکه نهایتا می توان این طور تفسیر کرد که چنین افرادی با وجود قبول صندوق رأی جمهوری اسلامی اما گزینه مطلوب خود را نیافتند و با این وجود مقید بودند مشارکت کنند که البته می توان این افراد را نهایتا منتقد و معترض به عملکرد شورای نگهبان تصور کرد و نه مخالف کلیت نظام و انتخابات.
جمع بندی
با در نظر گرفتن این موارد بسیار باید سطی نگر بود که مشارکت قریب ۵۰ درصدی در انتخابات ۱۴۰۰ را یک خطر جدی برای موجودیت و مشروعیت جمهوری اسلامی در نظر گرفت بلکه وقتی به یاد آوریم هدف و برآورد دشمنان یک مشارکت ۲۰ الی ۳۰ درصدی بود می پذیریم میزان مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰ با احتساب عملکرد مأیوس کننده دولت فعلی، شرایط کرونایی، عدم دوقطبی شدن انتخابات به دلیل ملاحظات اخلاقی آیت الله رئیسی، کم رونق شدن اردوگاه اصلاحات و ضعف در جلب مشارکت بدنه اصلاح طلبان، قابل قبول بوده است.
ضمن این که مشارکت در انتخابات های مختلف همراه با میزان رضایت یا نارضایتی مردم، پایین و بالا رفته و قرار هم نیست تا ابد شرایط به همین منوال باشد، بلکه قطعا اگر مردم یک عملکرد قابل قبول و دلسوزانه و کریمانه از دولت آیت الله رئیسی ببینند و شاهد باشند مشکلات شان تقلیل یافته است، اگر اصلاح طلبان بتوانند شکاف خودشان و بدنه اصلاحات را ترمیم کنند و اگر کرونا مهار شود در انتخابات های بعدی همچنان به مشارکت های ۷۰-۸۰ درصدی خواهیم رسید؛ یادمان بیاید که در سال ۱۳۹۶ و در شرایطی که کشور به دلیل مشکلات اقتصادی دستخوش اعتراضات خیابانی شده بود نیما زم معدوم در یک مصاحبه اقرار کرد که هدف آمدنیوز از حمایت از روحانی این بوده که ناکارآمدی او جامعه را به نارضایتی و نقطه جوش برساند و اعتراف می کند که اگر آقایان رئیسی یا قالیباف رئیس جمهور شده بودند آن حجم نارضایتی ایجاد نمی شد.
امروز به نظر می رسد دشمنان خارجی و بدخواهان داخلی از دو جهت تحت فشار هستند و از این جهت است که رفتارهای عصبی گونه از خود نشان می دهند که یکی از این دو به مسئله شکست در کاهش مشارکت مربوط می شود و بخش دوم نیز به این مربوط می شود که با حضور شخص فسادستیز و کارآمدی در جایگاه ریاست جمهوری، عملا امیدهای شان برای مهجوریت نظام و رهبری به ناامیدی تبدیل خواهد شد و دیگر نمی توانند به بهانه هر اعتراضی از نظام و رهبری امتیازخواهی کنند و کسانی هم که ذیل سایه عملکرد افتضاح روحانی محبوبیت از دست رفته شان را احیا کرده بودند نیز دوباره به فراموش سپرده خواهند شد.
- نویسنده : سیاوش آقاجانی