مواضع اخیر دکتر روحانی در خصوص تعامل با دنیا، تحریم و استیضاح وزیر علوم از اهمیت خاصی برخوردار بود به خصوص این که بخشی از این سخنان با واکنش مقام معظم رهبری و حتی دوستان دولت نیز مواجه شد. جناب روحانی چند روز پیش در دیدار با سفرا و مسئولان وزارت امورخارجه از لزوم تعامل […]
مواضع اخیر دکتر روحانی در خصوص تعامل با دنیا، تحریم و استیضاح وزیر علوم از اهمیت خاصی برخوردار بود به خصوص این که بخشی از این سخنان با واکنش مقام معظم رهبری و حتی دوستان دولت نیز مواجه شد.
جناب روحانی چند روز پیش در دیدار با سفرا و مسئولان وزارت امورخارجه از لزوم تعامل با دنیا و اهمیت آن و عزم جدی دولت به این مسئله سخن گفت و ضمن این سخنان با دادن لقب تعامل هراس و بزدل و ترسو برای چندمین بار به منتقدان رابطه با آمریکا تاخت که این ادبیاتِ دون شأن ریاست جمهوری، واکنش های انتقادی زیادی را در رسانه های منتقد و حتی موافق دولت از “کیهان” تا “جمهوری اسلامی” را برانگیخت، هنوز بازتاب سخنان جناب روحانی فروکش نکرده بود که مقام معظم رهبری ضمن اشاره به لزوم جدیت در مذاکرات بر دونکته تأکید کردند، ایشان در گام اول برای تعامل با دنیا دو استثنا یعنی آمریکا و اسرائیل را برشمردند و ثانیاً همین مذاکرات موجود با آمریکا را نیز مفید ارزیابی نکردند، ایشان فرمودند که:
اولاً تعامل با آمریکا موجب حذف تحریم ها که نشده است، حتی از بروز تحریم های جدید نیز ممانعت ننموده است.
ثانیاً مذاکره با آمریکا را به لحاظ شکستن چهره ی استکبارستیزانه ایران در اذهان ملت ها و بروز توقعات جدید در ایشان زیانبار دانستند.
که اکثریت نمایندگان مجلس شورای اسلامی طی بیانیه ای از این سخنان رهبری تشکر کرده و خودشان را پاسدار این سخنان دانستند، بعد از چند روز نیز شاهد موضع گیری جدید جناب روحانی در این خصوص بودیم:
از رابطه با آمریکا و اسرائیل که بگذریم می خواهیم با دنیا تعامل سازنده و خوب داشته باشیم
که این تأیید نظر رهبری اگر چه به عنوان تکلیف رئیس جمهور در اقرار و اجرا تلقی می شود ولی در هر صورت امری پسندیده بود.
آیا حذف تحریم ها تنها راه حل مشکلات کشور است؟
فارغ از پذیرفتن نظر رهبری در خصوص تعامل با آمریکا از سوی جناب روحانی، ایشان دو موضع گیری دیگر داشتند که به نظر می رسد به سخنان اخیر مقام معظم رهبری مرتبط بوده اند که یکی از آنها در خصوص تحریم ها بود که ایشان ضمن مثال زدن هزینه ۷۰۰ هزار دلاری که برای انتقال کانتینرها (تا قبل از توافق ژنو) به کشور وارد می شد، هزینه هایی را که در اثر این تحریم ها حین وارد کردن دارو، گندم و … به کشور وارد می شود را دلیلی برای لزوم برچیده شدن تحریم ها معرفی کرده و آن را خواسته ی عمومی همه ی مردم و حق ایشان دانستند؛ اگر چه بخش زیادی از این اظهارات جناب روحانی صحیح است اما چند نکته در حاشیه این اظهارات مهم به نظر می رسد:
اولاً که مشکل اصلی ما همین است که چرا به جای اجرای اقتصاد مقاومتی، باید برای تأمین دارو و گندم مان محتاج باشیم تا نگران افزایش قیمت های ناشی از تحریم واردات باشیم.
ثانیاً برچیده شدن تحریم کوچکی مانند تحریم کشتیرانی در ازای هزینه های نیروی انسانی، هسته ای، اجتماعی، خارجی و سیاسی که پرداخت و بعضاً ضایع شده اند باید مد نظر قرار گیرد.
ثالثاً باید توجه داشت که اگر تحریمی برچیده شده و یا متوقف شده در کنار آن تحریم های دیگری بهانه هایی مانند حقوق بشر افزوده شده اند.
رابعاً مطرح شدن مسائل جدیدی مانند کنترل توان موشکی ایران و یا تغییر سیاست خارجی ما در خصوص جریان مقاومت منطقه و جهان و … نشان می دهد که طرف مقابل هرگز از ابزار تحریم و فشار دست بر نمی دارد و تنها بهانه های آن را تغییر می دهد، مگر با گرفتن تمام هویت، اعتبار و عزت مان.
برچیده شدن تحریم مطالبه اصلی مردم بود یا تدبیر در اداره کشور؟
ایراد دیگری که در معرفی خواسته ی عمومی ایرانیان به برچیده شدن تحریم ها وارد است این که مردم ما بیش از این که به تحریم به عنوان عامل اصلی آسیب پذیری خودشان و کشور بنگرند، مشکلات شان را ناشی از سوءتدبیر، عدم همراهی بین مدیران، خودرأیی و بی عدالتی می دانند، این کشور با این همه امکانات و معادن و منابع و نیروی انسانی خدادادی به زعم مردم ایران بیش از این که از تحریم ها و عداوت ها ضربه دیده باشد، از بی تدبیری، بی کفایتی و ناعدالتی دولتمردان و نمایندگان و مسئولان آسیب دیده است، به زعم ما چاره ی حل نهایی تمام مشکلات این کشور و حتی راه برچیده شدن تحریم ها نه در مذاکره که در بی أثر کردن و بی فایده کردن تحریم هاست، در خودکفایی در محصولات استراتژیک است، در جدا کردن اقتصاد ایران از چاه نفت است، در ایجاد سلامت اقتصادی در نهادها و وزارتخانه ها و مسئولان است، در مبارزه با مفاسد و مفسدان اقتصادی است، در کاهش هزینه های تشریفات دولت و قوای دیگر است، در توزیع مناسب سرمایه و یارانه بین مردم و در دریافت عادلانه مالیات از طبقات متمول است و به همین دلیل تحریم ها بهترین فرصت برای اصلاح تمام این مواردند و این که در این شرایط به جای این که از این فرصت برای ایجاد عزم عمومی در همراهی مسئولان و مردم با یکدیگر در تحقق این موارد بکوشیم بخواهیم این فرصت را به یک چالش جدی تبدیل کنیم مطمئناً خواسته و منفعت ملی در آن نخواهد بود و ای کاش دولت عزیز بیش از این که حذف تحریم ها را مطالبه ی مردمی بپندارد، به کاهش نقاط ضعف و افزایش توان مقاومتی اقتصاد کشور و مردم به عنوان عامل اصلی حل مشکلات کشور تمرکز نماید.
چرا خود رئیس جمهور مذاکرات هسته ای را هدایت کند؟
بحث دیگری که در خلال صحبت های اخیر رئیس جمهور مطرح شد این بود که ایشان گفتند:
اگر لازم باشد مذاکرات هسته ای را شخصاً هدایت خواهم نمود
که این گفته از چند جهت قابل تأمل است:
اولاً به نظر می رسد این سخنان در راستای جلب نظر مقام معظم رهبری در خصوص سخنان اخیر ایشان مبنی بر بی فایده بودن مذاکرات یکساله بیان شده است تا عملاً مهلت بیشتری برای ادامه ی نرمش قهرمانانه خریداری کند.
ثانیاً کمی از شدت انتقاداتی که به توافق ژنو و مشکلات حقوقی آن وارد شده است، بکاهد تا جریان دلواپسی را که به خصوص پس از سخنان اخیر رهبری قوت و مشروعیت بیشتری خواهد یافت را کمی آرام نماید.
اما فارغ از نظر جناب روحانی در خصوص پذیرفتن مسؤلیت مستقیم مذاکرات که بعد از تقویت بنیه حقوقی هیأت مذاکره کننده بعد از توافق اولیه ژنو رخ داد، دو مسئله ی مهم همچنان باقی خواهد ماند:
اولاً به نظر می رسد جناب روحانی تجربه ی شخصی گذشته ی خودشان را در مذاکرات هسته ای فراموش کرده اند که چگونه به تعطیلی کامل توان حتی علمی و هسته ای ایران منجر شد
ثانیاً به نظر می رسد جناب روحانی بیش از این که عامل به نتیجه نرسیدن مذاکره با طرف مقابل را در فزون خواهی های ایشان جستجو کند همچنان در ضعف مذاکره کنندگان ما از جلیلی تا ظریف می شناسد.
چرایی مواضع رئیس جمهور پس از استیضاح وزیر علوم
از موارد دیگری که در این هفته رخ داد استیضاح وزیر علوم بود که مجلس ۲ گزینه ی پیشنهادی این وزارتخانه را قبلاً رد کرده بود و پس از تأیید جناب فرجی دانا نیز ایشان دست همان گزینه های پیشنهادی قبلی را در وزارت علوم بازگذاشت تا حدی که بیشتر انتصابات از ناحیه ی جناب توفیقی و بدون استعلام معمول از وزارت اطلاعات و از میان عناصر فعال در فتنه آمریکایی ۸۸ انجام دادند؛ ترکیب چینش کابینه در همان ابتدا به شکلی بود که بسیاری از فعالان سیاسی این وزارتخانه را یکی از سهم های اصلاحاتی ها در کناره گیری عارف از انتخابات می دانستند و بعداً نوع انتصابات این وزارتخانه و عدم حضور جناب روحانی در جلسه ی استیضاح و انتقاداتی که اصلاحاتی ها به این عدم حضور داشتند نشان از صحت این فرضیه داشتند. فارغ از تمام این مسائل، خونسردی جناب روحانی در پذیرش این استیضاح و دعوت دیگران به آرامش جالب توجه بود، هر چند که برخی منتقدان انتصاب جناب دکتر نجفی به عنوان سرپرست وزارت علوم (که یکبار از سوی همین مجلس مورد اعتماد شناخته نشده بود) را مؤید اعتقاد قلبی رئیس جمهور به این سخنان برآورد نمی کنند.
ریشه عصبیت های قبلی و آرامش این هفته رئیس جمهور در چیست؟
نگاهی به مجموعه مواضع اخیر دکتر روحانی در مقایسه با اظهارات تند، توهین آمیز و آتشین قبلی نشان می دهد که گویا جناب روحانی طی این هفته، کمی چاشنی اعتدال، صبر و احترام را به گفتارهایش اضافه کرده است که به نظر می رسد ورود مقام معظم رهبری به بحث (توهین تعامل هراسی)، همچنین انتقاداتی که به ادبیات توهین آمیزشان از سوی دوستان سیاسی و رسانه ای دولت وارد شد تا حدود زیادی مؤثر بوده است.
در همین راستا می توان با نگاهی به اطرافیان و مشاوران عصبی جناب روحانی، عامل اصلی بخشی از عصبیت ها و پرخاش های رئیس جمهور را از ناحیه ی تحریکات ایشان تلقی نمود، افرادی مانند نوبخت، آشنا، ترکان و سریع القلم نه تنها خودشان در موضع گیری های تند و دیکتاتورمأبانه ید طولایی دارند، بلکه به واسطه ی قرابتی که به رئیس محترم جمهور دارند یقیناً بر عصبانیت ایشان می افزایند و در این میانه رسانه ها و دیگر دوستان رئیس جمهور که البته در لایه های بعدی قرار دارند می توانند با دعوت به صبر و آرامش از موضع گیری های تند و غیرمنصفانه ایشان بکاهند و مانع ریزش محبوبیت نصبی ایشان گردند.