از آنجا که اصلاح طلبان در فتنه ۸۸ به دلیل اشتباه بزرگ سران شان با اکثر ظرفیت شان در کانون فتنه گردآمدند و در نهایت بابت عدم التزام شان به قانون اساسی و ولایت فقیه دچار خروج از حاکمیت گردیدند، در حال تلاشند تا این انتخابات را بستری برای بازگرداندن عناصر لغزیده در چاه ویل فتنه […]
از آنجا که اصلاح طلبان در فتنه ۸۸ به دلیل اشتباه بزرگ سران شان با اکثر ظرفیت شان در کانون فتنه گردآمدند و در نهایت بابت عدم التزام شان به قانون اساسی و ولایت فقیه دچار خروج از حاکمیت گردیدند، در حال تلاشند تا این انتخابات را بستری برای بازگرداندن عناصر لغزیده در چاه ویل فتنه قراردهند، کاری که ابتدا در مورد شخص خاتمی دنبال کردند ولی با سدی به نام خط قرمز بودن فتنه برخورد کردند ولی همزمانی انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی باعث شده تا اصلاح طلبان برای این شرایط با برنامه هایی برای مقاطع کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت وارد فضای انتخابات شوند که البته تحقق این برنامه ها بدون همراهی جریان اعتدالیون به راحتی قابل تحقق نخواهد بود:
- هدف بلند مدت اصلاح طلبان تضعیف شخص رهبری و جایگاه ولایت فقیه است که برای این کار به چند اقدام دست زده اند:
۱- تشکیک در توانایی مدیریت مقام معظم رهبری
۲- طرح یک مسئله فراقانونی با عنوان «رهبری شورایی»
۳- تأویل نظارت بر حفظ شرایط قانونی رهبری (که مستمراً در مجلس خبرگان انجام می گردد) به نظارت برعملکرد رهبری
۴- طرح کردن تعیین جایگزین برای رهبری درحالی که این مسئله همیشه در مجلس خبرگان صورت می گرفته است. - هدف میان مدت اصلاح طلبان در فضای انتخاباتی، هجمه، فشار و تضعیف شورای نگهبان است چرا که این شورا چه در تأیید صلاحیت نامزدها، چه در تصویب قوانین و چه در جلوگیری از تأویل به رأی قانون اساسی به منزله نگهبان اسلامیت نظام، در برابر عناصر لیبرال و یا طرح های سکولاریزه کردن حکومت ایستاده است. اصلاح طلبان تحقق این هدف را با چند عامل دنبال می کنند:
۱- دعوت حداکثری برای نامزد شدن در انتخابات، حتی درخصوص افرادی که از رد صلاحیت شان اطمینان وجود داشت.
۲- تأیید صلاحیت حداکثری وغیر معمول (بالای ۹۰ درصد) داوطلبین در هیأت های اجرایی به منظور این که فشار رد صلاحیت ها به تنهایی متوجه شورای نگهبان گردد.
۳- فشار و هجمه سنگین علیه شورای نگهبان در جهت زیر سوال بردن جایگاه بی طرفانه و قانونی شورای نگهبان و سوءاستفاده از رد صلاحیت هایی که اصلاح طلبان برایش برنامه داشتند.
۴- طرح مسائلی مانند اظهارات (مورخ ۹۴/۱۱/۱) رئیس جمهور، مبنی بر این که بررسی صلاحیت ها به احزاب سپرده شود و یا این که فقط توسط دولت صورت گیرد و با زیرسوال بردن اصل نظارت استصوابی.
۵- یکی از روش های تخریب شورای نگهبان، سوءاستفاده از آقازادگان ناراضی است که احساس می کنند حق شان در انقلاب آن طور که باید و شاید به رسمیت شناخته نشده است، نگاهی به صفحات نشریات اصلاح طلبان نشان می دهد که استفاده ابزاری از نام بزرگان انقلاب و چهره فرزندان شان، یکی از اهداف جدی جریان اصلاح طلب برای تضعیف جایگاه شورای نگهبان است. - هدف کوتاه مدت اصلاح طلبان در این انتخابات، نفوذ بیشتر در مجلس است که این مسئله را از طرق زیر دنبال می کنند:
۱- با شلوغ کردن فضای انتخاباتی و مظلوم نمایی برای داوطلبین رد صلاحیت شده، تلاش می کنند نامزدهای بیشتری را از صافی شورای نگهبان عبور دهند.
۲- با مظلوم نمایی تلاش می کنند تا مردم را به سمت خود جذب کنند و نامزدهای بیشتری را به مجلسین شورای اسلامی و خبرگان وارد کنند.
۳- کاهش تعداد نامزدهای خود را فرصتی برای ائتلاف و اتحاد بیشتر قراردهند و این مسئله را به مانند مزیتی در برابر طیف مقابل قراردهند.
۴- نهایت استفاده تبلیغاتی و اقتصادی از برجام برای کسب آرای بیشتر در دستور کار دولت است که برای این امر، ۳ کار را در دستور کار قرارداده اند:
اولاً برجام را یک پیروزی بسیار بزرگ و عجیب و غریب نشان می دهند.
ثانیاً برجام را یک موفقیت انحصاری برای دولت یازدهم قلمداد کنند و به همین منظور رسماً از رسانه ها خواستند نقدی به برجام صورت نگیرد.
ثالثاً با وعده هایی مانند افزایش حقوق به کارمند و بازنشسته و حرف از عدم حذف یارانه و عدم افزایش قیمت ها و … تلاش خواهند کرد تا از برجام برای پوشاندن ضعفهای دولت در حل مسائل اقتصادی کشور اعم از بروز رکود (که از رسانه ها خواسته شد درباره اش نقدی صورت نگیرد)، کاهش قدرت خرید، عدم انتقادپذیری، افزایش هتک حرمت ها و تنش های منطقه ای، ضعف مفرط در دیپلماسی نفتی و شکست دربرابر سیاست های عربستان و آمریکا برای کاهش مفرط نفت و وضع تحریم های جدید و ..، نهایت استفاده را نمایند.
۵- تحریک فضا و ظرفیت سنجی مستمر در جهت ایجاد آمادگی برای هیجانی کردن فضای انتخاباتی و امتیازگیری از نظام با عباراتی مانند این که «مردم ساکت نخواهند ماند» و یا »مردم اعتراض خواهند کرد» که البته با توجه به تجربه ارزنده ای که مردم در سال ۸۸ کسب کردند، این گزینه به یک گزینه سوخته و غیرعملی تبدیل شده است، هرچند همیشه قلیل افرادی وجود دارند که به واسطه عناد یا مزدوری حاضر به اغتشاش باشند، ولی به میدان آمدن جمعیت کثیر مردمی در این فضا اصلاً محتمل به نظر نمی رسد.