غَفَلْتُ اَنـَا الَّذى سَهَوْتُ اَنـَا الَّذِى اعْتَمَدْتُ اَنـَا الَّذى تَعَمَّدْتُ غفلت ورزیدم این منم که فراموش کردم این منم که (به غیر یا به خود) اعتماد کردم عبارت فوق فرازی از دعای زیبای عرفه است، دعایی که از امام حسین علیه السلام برجامانده و سرشار از مضامین بلند عرفانی (و علمی) است. از آنجا که […]
غَفَلْتُ اَنـَا الَّذى سَهَوْتُ اَنـَا الَّذِى اعْتَمَدْتُ اَنـَا الَّذى تَعَمَّدْتُ
غفلت ورزیدم این منم که فراموش کردم این منم که (به غیر یا به خود) اعتماد کردم
عبارت فوق فرازی از دعای زیبای عرفه است، دعایی که از امام حسین علیه السلام برجامانده و سرشار از مضامین بلند عرفانی (و علمی) است. از آنجا که این دعا از منبع عصمت جاری شده است هرکدام از عباراتش حاوی نکاتی مهم است که تفکر در خصوص آنها را مفید و لذت بخش می کند. از آنجا که مفهومی به نام اعتماد به نفس در روانشناسی امروز مکرراً سفارش می شود لازم دیدم با استناد به فراز فوق این توصیه ی مؤکد روانشناسان را نقد کنم. مسلماً در مسلک هایی که دین به امری واهی و شخصی تعبیر می شود، نمی توان توقع داشت که سفارش ها رنگ و بوی دینی داشته باشند ولی این که روانشناسان اسلامی نیز به مفاهیم دینی بی توجه باشند و حتی مفاهیم ضددینی را به عنوان توصیه طرح کنند هرگز قابل پذیرش نخواهد بود، در ادامه به برخی از نکاتی که در خصوص فراز فوق و مبحث اعتماد به نفس مهم به نظر می رسند، اشاره می کنم:
- از آنجا که در نگاه الهی بزرگترین و تنها منبع قدرت، قدرت لایزال الهی است اعتماد و اتکال به هر قوه ای غیر از خدا شرک تلقی می شود و همان طوری که در فراز فوق مشاهده می شود، اعتماد و اتکال به هرکسی غیر از خدا از نشانه های غفلت از خدا تلقی شده و بابت آن باید توبه کرد.
- اعتماد و اتکال به آدمی به نفسی که به آه و دمی بند است با عقل الهی قابل پذیرش نیست، برچه اساسی انسان باید به خودش که به راحتی در برابر بیماری ها و حوادث طبیعی و غیر طبیعی آسیب پذیر است، متکی باشد در حالی که تمام این عوامل در برابر قدرت الهی ناچیز و فرمانبردارند.
- وقتی که انسان کاری را با اعتماد، اتکا و اتکال به خداوند انجام می دهد، قدرت بیشتری به واسطه ی اتصال به قدرت لم یزلی الهی احساس می کند و این اتصال، بالاترین روحیه و آرامش را برای او ایجاد می کند.
- وقتی که انسان ضمن تلاش برای رسیدن به اهدافش خداوند حکیم و قوی را به یاری می طلبد، آنچه که دیگران آن را شکست می پندارد را از باب حکمت خدا و مصلحت خود می شناسد و هرگز احساس ضعف و بدبختی نمی کند.
- وقتی کسی با توکل به خدا به موفقیت می رسد، ایمانش افزایش می یابد ولی کسی که با اعتماد به نفس به موفقیتی می رسد دچار کبر و غرور می گردد.
- بین اعتماد به نفس و غرور، مرز خیلی شفافی وجود ندارد و بسیاری از افرادی که مغرور به نظر می رسند به زعم خودشان، تنها انسان هایی با اعتماد به نفس هستند ولی اتکا به خداوند موجب غرور انسان نمی شود و حتی موجب می گردد تا افراد خودشان را در برابر عظمت الهی کوچک و خاضع بدانند و این خشوع و خضوع در اعمال و رفتارشان نیز عینیت پیدا می کند.
- هر شکست برای افرادی که اعتماد به نفس دارند به معنی شکسته شدن نفسشان به عنوان منبع قدرت و محل اعتمادشان است ولی کسی که با توکل و اعتماد به خدا کاری را انجام می دهد در صورت شکست نیز، ایراد و اشتباه را در خودش می بیند چرا که او می داند خداوند شکست ناپذیر و قوی است.
- اعتماد به خدا، نه تنها موجب موفقیت و سربلندی در امور دنیوی می گردد بلکه در آخرت نیز به داد انسان می رسد، اعتماد به خدا بر پایه شناخت و معرفت نسبت به خداوند بنا نهاده می شود و همواره دلش را متوجه منبع اتکایش می کند و این بدان معنی است که اعتماد و اتکال به خدا همواره دل و عمل انسان را به خدا نزدیک می کند.
- مفهوم دیگری که بعضاً با اعتماد به نفس اشتباه گرفته می شود عزت نفس است، عزت نفس مفهومی است که انسان براساس آن برای نفسش عزت قائل می شود تا به واسطه ی این عزت تنها و تنها از خدا یاری بخواهد، انسانی که عزت نفس دارد خودش را در برابر هیچ کس و هیچ چیزی خوار نمی کند، تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس در این است که اعتماد به نفس مفهومی غیردینی و اشتباه است ولی عزت نفس مفهومی دینی و پسندیده به شمار می رود.
به غیر از مسائلی که در خصوص تمایزهای اعتماد به نفس و اعتماد به خداوند گفته شد، باید توجه داشت که این فراز از دعای عرفه نه تنها در رد اعتماد به نفس، که در مورد رد اعتماد به هرچیزی غیر از خداست، این که ما به افراد خاصی و یا تجهیزات مان اعتماد و اتکا داشته باشیم خودش شایسته نکوهش است، ضمن این که باید به سمت مشورت و کارگروهی و استفاده از تکنولوژی های روز گام برداشت ولی باید توجه داشت که حتی برترین مشاوران و همکاران و تکنولوژی ها نیز قابل اتکا نیستند و تنها و تنها خداست که شایسته ی اعتماد و اتکال است.
در فراز دیگری از همین دعا می خوانیم:
اِلَیْکَ فَرَحِمْتَنى وَوَثِقْتُ بِکَ فَنَجَّیْتَنى وَفَزِعْتُ اِلَیْکَ فَکَفَیْتَنى
تـو مـرا مورد مهر خویش قرار دادى و به تو اعتماد کردم و تو نجاتم دادى و به درگاه تو نالیدم و تو کفایتم کردى
و یا در فرازی دیگر:
وَاَنْتَ اَمَلى اَمْ کَیْفَ اُهانُ وَعَلَیْکَ مُتَّکَلى اِلـهى کَیْفَ اَسْتَعِزُّ
و تـو آرزوى مـنـى و چـگـونه پست و خوار شوم با اینکه اعتمادم بر تو است خدایا چگونه عزت جویم
همانطوری که می بینید اعتماد به خداوند در نهایت موجب نجات خواهد بود و تنها این اعتماد است که برای انسان عزت می آورد و برایش کفایت می کند.
احمدیان
تاریخ : 16 - نوامبر - 2014
اعتماد به نفس : اعتماد به نفس از نتایج عزت نفس و برآیند آن بشمار میآید، و به معنی باور و قبول خود و توانایی های خود با در نظر گرفتن نقاط قوت و ضعف است. فردی که اعتماد به نفس خوبی دارد می تواند حتی نسبت به خود انتقاد کند توانمندی ها و ناتوانی های خود را بشناسد و برای رفع نقص های خود تلاش کند؛ بعضا حتی می تواند با خود هم شوخی کند و نسبت به ضعف خود بخندد.
در تعریف جامعى از اعتماد به نفس آمده است که اعتماد به نفس یعنى خود را باور داشتن، باور به توانایى و قابلیت خود در عمل کردن، اطمینان به توانایى خود در دنبال کردن فعالیتها و ثابت قدم بودن، باور به توانایى خود در عبور از موانع، باور به توانایى خود برای درخواست راهنمایی از دیگران در مواقع لزوم، باور به توانایى خود در ایجاد ارتباطى معنادار و محبتآمیز با دیگر انسانها، باور به توانایى خود در یافتن عشق، تفاهم، مهر و شفقت در هر موقعیتى به خصوص در مواقع دشوار و بالاخره باور به وجود خود به عنوان اشرف مخلوقات که روح الهى در او دمیده شده است و او خلیفه و جانشین خدا در روى زمین مى باشد. اعتماد به نفس یعنی علاوه بر این که انسان خودش را مثبت ارزیابی می کند و به این باور هم رسیده است که توان کافی برای انجام کارهایش دارد و می تواند از توانمندی و ظرفیتهای خود به خوبی در جهت نیل به اهدافش استفاده کند. به عبارت دیگر خود را باور کرده و توانمندی های خود را به صورت واقع بینانه ارزیابی میکند و در هر شرایطی می تواند از این توانمندی ها و ظرفیتها به خوبی استفاده کند و هیچ گاه شکست ها موجب تغییر این باورها نسبت به خودش نمی شود، بلکه شکست ها را به خوبی تحلیل و سپس به عنوان سکوی پرش برای دستیابی به اهداف خود از آن استفاده می کند.
اعتماد به خدا : اگر اعتماد به نفس را به معنای خود باوری و بهره گیری از قوا و استعدادهای خود بدانیم، اعتماد به خدا به معنی باور وایمان قلبی به تأثیر بی قید و شرط قدرت الهی در نتیجه و فرجام کار است یعنی واگذاری نتیجه کار به خدا و رضایت داشتن از حکمت و تقدیر الهی . یعنی اگر خداوند تقدیر و سرنوشتی برای انسان مقدر کرده است حتماً از روی خیرخواهی ، مصلحت و دوست داشتن وی است . اعتماد به خدا یعنی اینکه خداوند قدرت مطلق است و همه عالم در انحصار قدرت اوست و آنچه او بخواهد همان خواهدشد. اعتماد به نفس در طول قدرت خداست و نه در عرض آن؛ این چنین اعتماد به نفسی چون تکیه به قدرت لایزال پروردگار دارد، سطح آن هرگز کاهش نمییابد. توضیح اینکه : برخی به اشتباه اعتماد به نفس و اعتماد به خداوند را معارض هم می دانند؛ یعنی میگویند اگر قرار است به خدا تکیه نماییم پس تکیه به نفس چه معنایی دارد و اگر قرار است به نفس تکیه نماییم پس جایگاه تکیه بر خدا چه می شود، و برخی بخاطر عدم آشنایی کافی با منابع و معارف اسلامی برداشت سوئی از واژه اعتماد به خداوند دارند و فکر می کنند که اعتماد به خداوند به معنی اینست که خود را بدون هیچ سعی و تلاشی به خدا بسپاریم. در حالیکه که اعتماد به نفسیکه در اسلام مورد توجه است تکیه کردن بر داشته ها و استعداد های خود است در طول اعتماد به خدا و نه در عرض آن؛ اما اگر اعتماد به نفس بدون در نظر گرفتن اتکاء به قدرت الهی در نظر گرفته شود، ناپایدار و شکننده خواهد بود و احتمال دچار شدن انسان به برخی از اختلالات روحی و روانی از جمله افسردگی و یا اضطراب هنگام بروز شکستها را افزایش می دهد.
اشخاص متوکل، دارای اعتماد به نفس بیش تر برای اقدام و کار هستند و هرگز خسته نمی شوند و از راهی که می روند باز نمی گردند و کوتاه نمی آیند. (اعراف آیه ۸۸ و ۸۹ و یونس آیه ۸۴ و ۸۶)
خداوند به پیامبر بزرگوارش می فرماید :
فَاِذا عَزَمتَ فَتَوکّل عَلَی الله
هر گاه تصمیم انجام کاری را گرفتی بر خداوند توکل کن .
سیاوش آقاجانی
تاریخ : 17 - نوامبر - 2014
سلام، البته واژه اعتماد به نفسی که شما آن را تعریف کردید از ظن یک مومن و متوکل به خداست در حالی که اعتماد به نفس واژه مخصوص خداپرستان نیست و البته ما در اسلام عبارت توکل برخدا وتلاش را در کنار هم داریم و هیچ جایی واژه اعتماد به نفس سفارش نشده در حالی که نکوهش شده که نمونه اش را در همین مطلب در دعای عرفانی عرفه آورده ام. البته همانطوری که عرض کردم تعبیر شما و مومنان از واژه اعتماد به نفس مغایر بسیاری از با روانشناسان غربی است. یادمان باشد ایمه و بزرگان دین همواره از نفس خود می ترسیدند و آن را بزرگترین دشمن می دانستند و هرگز مثلا به خاطر اعتماد به نفس خود را در موقعیت گناه قرار نمی دادند و حال اینکه در مفهوم رایج اگر کسی چنین رفتاری از خود نشان دهد او را فاقد اعتماد به نفس می دانند.