سید حسن مصطفوی در برنامه نگاه یک شبکه اول سیما گفت: «عده اى که در انقلاب نقشى نداشتند، وقتى پلو را آوردند سر سفره نشستند.» تهمت همراهی نکردن با انقلاب بارها از سوی هاشمی و حامیانش به شخص علامه مصباح وارد شده است و باوجود ارائه مستندات کذب بودن این ادعا، این بار از سوی کسی […]
سید حسن مصطفوی در برنامه نگاه یک شبکه اول سیما گفت:
«عده اى که در انقلاب نقشى نداشتند، وقتى پلو را آوردند سر سفره نشستند.»
تهمت همراهی نکردن با انقلاب بارها از سوی هاشمی و حامیانش به شخص علامه مصباح وارد شده است و باوجود ارائه مستندات کذب بودن این ادعا، این بار از سوی کسی که هاشمی چند ماه قبل از انتخابات او را علامه! نامید، تکرار میشود که به همین مناسبت برخی از عناوین فعالیتهای انقلابی علامه مصباح به همراه منابع آن در ادامه تقدیم میگردد:
۱-امضای نامه اعتراض آمیز فضلا و مدرسین حوزه علمیه قم به هیئت دولت نسبت به بازداشت امام۸ مهر۴۲ (روزنامه جوان، ۱۴شهریور ۷۸صفحه۱-۲)
۲-تشکیل هیأت موسسین با حضور در شورای ۱۱ نفره (با حضور افرادی مانند مقام معظم رهبری و هاشمی و قدوسی و …) که بعد از تبعید امام ( در سال ۱۳۴۳) تشکیل شد و مسئول تنظیم اساسنامه و مسئول تبلیغات این شورا
۳-امضای نامه جمعی از علمای حوزه به هویدا درباره اوضاع نابسامان ایران۲۹ اسفند۴۳ (اسناد انقلاب اسلامی جلد۳ صفحه ۱۰۶)
۴-حضور در جلسه علمای حوزه علمیه پس از تبعید امام در سال۱۳۴۳ با حضور منتظری، سعیدی، ربانی، مشکینی و هاشمی ( http://yon.ir/KHlE )
۵-اداره و انتشار نشریه انتقام در سالهای ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۴ ( http://yon.ir/bN8Q )
۶-همکاری در انتشار مقاله در نشریه بعثت (۴۴-۴۲) ( http://yon.ir/vw79 )
۷-امضای نامه جمعی از علما و فضلا به هویدا در اعتراض به ادامه تبعید امام۳۰ آبان ۴۴ (اسناد انقلاب اسلامی جلد۳ صفحه ۱۳۰)
۸-تشکیل هسته مبارزاتی با محوریت استاد مصباح و هاشمی و ربانی و چندنفر دیگراز بزرگان پس از تبعید (۱۳۴۳) حضرت امام. (سیدمحمود دعایی در پا به پای آفتاب، ج۲، ص۱۴).
۹-همکاری در سازماندهی روحانیت غیر متشکل پس از تبعید حضرت امام ۴۲-۴۳ (سیدمحمود دعایی، کیهان اطلاعات، ۹/۶/۱۳۷۸)
۱۰-و نوشتن نامه ی فضلا و علمای قم در پاسخ به نامه امام خمینی در تبعید (دعایی، کیهان اطلاعات، ۹/۶/۱۳۷۸)
۱۱-نوشتن نامه به امام خمینی در سال ۱۳۴۴ پس از تبعید امام خمینی و فرزندش آیتالله مصطفی خمینی از ترکیه به نجف (دوانی، ۵ و ۶/ ۱۵۸-۱۵۹)
۱۲-امضای نامه جمعی از فضلا و محصلان حوزه علمیه قم به مراجع ایران و عراق در اعتراض به بازداشت جمعی از فضلا، فروردین۴۵ (اسناد انقلاب اسلامی جلد۳ صفحه ۱۸۸)
۱۳-استادمصباح تحت تعقیب اواخر سال ۱۳۴۵ ( http://yon.ir/QJAD )
۱۴-مستندات ساواک مربوط به تحت نظر و تعقیب بودن مستمر استاد مصباح در سال ۱۳۴۷ ( http://yon.ir/aYjd )
۱۵-نامه اساتید حوزه علمیه قم به امام ۱۴خرداد۴۹ (اسناد انقلاب اسلامی جلد۳ صفحه ۱۹۶)
۱۶-امضای نامه عرض تسلیت علمای قم به حضرت امام در خصوص فوت آیت الله حکیم در سال ۴۹ باعنوان “آیت الله العظمی” که اعلام مرجعیت و اعلمیت حضرت امام به شمار می رفت (نهضت امام خمینی(ره)، ج۲، صص۱و۷۸۰).
۱۷-حمایت از امام و انقلاب با نگارش نامههای انقلابی، از جمله نامههای متعدد ایشان به زبان انگلیسی برای سازمان ملل و کمیسیون حقوق بشر به عنوان نمونه درباره حمله کماندوهای شاه به مدرسه فیضیه و مجروح کردن عده زیادی از طلاب (نهضت امام خمینی(ره)، جلد۲صفحات ۳۰۸ الی ۳۲۳)
۱۸-چاپ و توزیع اعلامیهها و سخنرانیهای ضد رژیم امام که در اسناد ساواک نیز بعضا به آنها اشاره شده است (مرکز اسناد انقلاب اسلامی، جلد۳ انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ اول، تهران، پاییز ۱۳۷۴).
۱۹-میزبانی از برخی جلسات سری در خانه شخصی ایشان (خاطرات ایت الله خرم آبادی جلد۱ صفحات ۳۲۰ الی ۳۲۳)
۲۰-نگارش نامه تحلیلی حاوی آخرین اخبار روز برای حضرت امام خمینی(ره)، همین نامه بعدها به دست ساواک رسید و دردسرهای فراوانی را برای ایشان ایجاد نمود. (سیری در ساحل، صفحه ۹۷)
۲۱-ساواک در تعقیب علامه مصباح (اندیشه ماندگار، صفحه ۱۶۲)
۲۲-اعلامیه اساتید و فضلا درباره فاجعه خونین ۱۹دی قم۱۲ دی ۵۶ (اسناد انقلاب اسلامی جلد۳ صفحه ۲۳۹)
مسئله قابل ذکر این که سابقه انقلابی علامه مصباح برای قبل از سال ۱۳۴۲ و پس از انقلاب از سوی کسی تکذیب نشده است و الا سوابق انقلابی ایشان برای این مقاطع هم بسیار و بیشمار است، لیکن آن بهانه ای که باعث تهمت عدم همکاری علامه با انقلاب شده است این بوده که علامه مصباح پیشنهاد همکاری با مجاهدین را با این دلیل که حجتی برای همکاری با این گروه منحرف نمی بیند نپذیرفت البته بعدها این گروه به دلیل سوابقشان به منافقین معروف شدند و منحرف بودن شان با خیانت به انقلاب و همکاری با صدام و انجام هزاران ترور در کشور اثبات شد. (http://yon.ir/R3vW)
و اما همه این اتهامات تنها بهانه هستند و عامل اصلی غضب و کینه نسبت به علامه مصباح که رهبری او را باعث پرشدن خلأ علامه مطهری و علامه طباطبایی خواندند، روشنگری ایشان در برابر انواع جریانهای انحرافی و پایبندی ایشان به انقلاب و ولایت است که عرصه را برای برخی که به دنبال ایجاد انحراف در مسیر انقلاب هستند تنگ نموده است.
جالب این است که علامه انتخاباتی که به جای فضل خود، نانش را مدیون نام پدربزرگش است، علامه مصباح را که هرگز دنبال مقام و نام و نان نبوده را به پلوخوری انقلاب متهم میکند.